میانِ قِصه و غُصه ی دخترک بودیم و فوکوس را رویش کشیده بودیم که ناگهان پشت سرمان پدر و پسری دیدیم شیرین ، به معنای واقعی کلمه شیرین... می‌خواستیم از کارشان سر در بیاوریم که پدر و پسر در این بهشت چه میکنند؟ پدر را دیدیم که برای شیر مرد کوچکش مشق جنگ میکرد و از رشادت سر مشق هایش می‌گفت ، به راستی که اینجا زم زمی از نور پدید آمده بود ... در حال تنظیم فوکوس و iso بودیم ناگهان در سَرِمان متنی با صدای حاج علی صفائی Play شد ؛ شهادت حقيقى، شهادتى است كه... دو فرزندِ ساختن و سوختن را از خود به جاى بگذارد؛ ساختن مهره‏هايى براى سرزمين زيتون و سوختن آدم‏هايى از تبار جنونِ باروت. در بهشت از این قماش خبر ها بسیارند، بسیار ۰۳ / ۳ / ۳ حال و هوای آن پنجشنبه https://zil.ink/gharar.asheghi.ir