آن گاه امام آن دو را مخاطب ساخته مى فرماید: «اى دو پیرمرد کهنسال! (که خود را از پیشگامان و شیوخ اسلام مى دانید و آفتاب عمرتان بر لب بام است) از عقیده خود برگردید (و تجدید بیعت کنید یا لا اقل دست از آتش افروزى جنگ بردارید و به کنارى روید) زیرا الان مهم ترین چیزى که دامان شما را مى گیرد سرافکندگى و ننگ و عار است (آن هم به عقیده شما) ولى ادامه این راه هم سبب ننگ (شکست در جنگ) است و هم آتش دوزخ والسلام»; (فَارْجِعَا أَیُّهَا الشَّیْخَانِ عَنْ رَأْیِکُمَا، فَإِنَّ الآْنَ أَعْظَمَ أَمْرِکُمَا الْعَارُ، مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَجَمَّعَ الْعَارُ وَالنَّارُ، وَالسَّلاَمُ). ابن قتیبه در کتاب الامامة والسیاسة مى گوید هنگامى که اهل مصر بر عثمان شوریدند و خانه او را محاصره کردند، طلحه از کسانى بود که هر دو گروه را بر ضد عثمان مى شورانید. حتى مى گفت: عثمان به محاصره شما اعتقادى ندارد چون آب و غذا به او مى رسد; نگذارید آب و غذا براى او ببرند. 📖 ابن ابى الحدید نیز درباره زبیر مى نویسد: او به مردم مى گفت: عثمان را بکشید چون دین و آیین شما را دگرگون کرده و هنگامى که به او گفتند: چه مى گویى در حالى که پسرت بر در خانه عثمان ایستاده، از او دفاع مى کند. او گفت: من ناراحت نمى شوم اگر عثمان را بکشند هرچند قبل از او پسرم هم کشته شود. امام(علیه السلام) بارها در خطبه ها یا نامه هاى اشاره به بهانه جویى رسواى طلحه و زبیر در مسأله قتل عثمان مى کند و آنها را از شرکاى قتل مى شمارد; چیزى که در تواریخ نیز صریحا آمده است. قابل توجّه اینکه ابن قتیبه در الامامة و السیاسة نیز چنین آورده: هنگامى که عایشه در بصره خطبه مى خواند و آنها را به خون خواهى عثمان تشویق مى کرد، مردى از بزرگان بصره برخاست و نامه اى نشان داد که طلحه جهت تشویق به قتل عثمان براى او نوشته بود. آن مرد در آن مجلس خطاب به طلحه کرد و گفت: این نامه را قبول دارى؟ طلحه گفت: آرى. آن مرد گفت: پس چرا دیروز ما را به قتل عثمان تشویق مى کردى و امروز به خون خواهى او دعوت مى کنى؟ طلحه در پاسخ او (به عذر واهى و مضحکى توسل جست و) گفت: عده اى به ما ایراد کردند که چرا به یارى عثمان نشتافتید ما هم جبران آن را در این دیدیم که به خون خواهى او قیام کنیم. این جمله نیز از عایشه معروف است که با صراحت دستور قتل عثمان را به مردم داد و گفت: «اقْتُلُوا نَعْثَلاً قَتَلَ اللهُ نَعْثَلا; نعثل را بکشید خدا نعثل را بکشد». منظور او از «نعثل» عثمان بود که شباهتى به نعثل یهودى داشت که ریش بلندى🧙‍♂ داشت. ادامه نامه امام(علیه السلام) درباره عایشه است. در کتاب تمام نهج البلاغه که این نامه را بدون گزینش و به طور کامل آورده، بخشى در ذیل آن دیده مى شود که مربوط به عایشه است، زیرا مخاطب نامه تنها طلحه و زبیر نبوده اند، بلکه عایشه نیز جزء مخاطبین بوده است. امام او را سرزنش مى کند که تو چرا بر خلاف حکم اسلام بیرون آمدى و عملا فرماندهى لشکر را به عهده گرفته اى و میان مسلمانان فساد کرده اى و گمان مى کنى براى اصلاح آمده اى. تو مطالبه خون عثمان مى کنى در حالى که مى دانیم تو بودى که مى گفتى: «نعثل»; (یعنى عثمان) را بکشید که او کافر شده است ولى با نهایت تعجب الان برگشته اى و مطالبه خون او مى کنى! به جان خودم سوگند کسى که تو را تحریک کرده و به این کار واداشته گناهش از گناه قاتلان عثمان بیشتر است! توبه کن و به خانه ات باز گرد! ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────