از این داستان دو نتیجه می گیریم : یکی کثرت رأفت و عنایت و مرحمت حضرت رضا علیه السّلام است در باره زوار قبرش به طوری که هرکَس به امید نجات به آن حضرت پناهنده شود دربارهاش شفاعت خواهد فرمود و هیچ کَس از در خانه آن بزرگوار محروم نخواهد گشت.
دیگر آنکه : هرکَس به راستی آرزوی زیارت آن حضرت را داشته باشد و او را میسّر نشود و از دیگری التماس کند که به نیابت او زیارت کند مانند همان کسی است که زیارت می کند آن حضرت را و این مطلب اختصاصی به زیارت آن حضرت ندارد بلکه در جمیع امور خیریه است؛ یعنی هرکَس کار خیری را دوست دارد و به راستی آرزوی رسیدن به آن در دلش باشد و انجام دادن آن برایش میسر نباشد و دوست دارد کسی که آن را انجام می دهد، یقیناً مانند همان کَس خواهد بود و به مثل ثواب او خواهد رسید و شواهد این مطلب از روایات بسیار است :
_ از آن جمله جابر بن عبداللّه انصاری گاهی که به کربلا برای زیارت قبر شریف حضرت سیدالشهداء علیه السّلام مشرف شده بود؛ پس از زیارت قبور شهدای کربلا، آن بزرگواران را خطاب نموده و گفت به خدا قسم ! ما با شما شریک بودیم در آنچه داخل آن شُدید.
عطیه بن سعد کوفی که همراهش بود به او گفت چگونه ما با شهدای کربلا شریک هستیم در حالی که در فراز و نشیب همراه آنها نبودیم و شمشیر نزدیم و آنها میان سر و تنشان جدایی افتاد، فرزندانشان یتیم و زنانشان بیوه شدند؟
فَقالَ لی یا عَطِیَّهُ سَمِعْتُ حَبیبی رَسُولَ اللّهِ صلّی اللّه علیه و آله یِقَوُلُ مَنْ اَحَبَّ قَوْماً حُشِر مَعَهمْ وَ مَنْ اَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ شَرِکَ فی عَمَلِهِمْ وَ الَّذی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نِیَّتی وَ نِیَّهِ اَصْحابی عَلی ما مَضی عَلَیْهِ الْحُسَیْنُ وَ اَصْحابُهُ (۱)
یعنی : جابر گفت ای عطیه !
از حبیب خود رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله شنیدم می فرمود : هرکَس قومی را دوست دارد با آنها محشور شود و هرکَس عمل قومی را دوست دارد در آن عمل با آنها شریک باشد.
سوگند به آن خدایی که محمد صلّی اللّه علیه و آله را به راستی فرستاد نیت من و اصحاب من همان است که حسین علیه السّلام و اصحابش بر آن نیت درگذشتند.