مرحبا سپاهی مرد شرزه شیرکرمانی
داو برد دیو اوژن قاسم سلیمانی
ای جبال بارز را خود نمونهای بارز
در خروش رودارود با شکوه و طغیانی
حبذا یل ناوردای حماسه طوفان مرد
از تو میشود آرام این کران طوفانی
جنگ اگر که خون افشان، دست از آن نمیشویی
خصم اگر چه رویین تن، روی از آن نگردانی
تیغ مالک اشتر، زهد مالک دینار
اول صف پیکار، آخر مسلمانی!
ای دل مسلمانان، در پناه نامت گرم
خاطر بداندیشان، از تو در پریشانی
هار اگرسگ داعش بر جگر نهی داغش
فیل فحل تکفیری گردنش بپیچانی
تا تویی در این میدان، سرشکسته اسراییل
در امان بود جولان تا تو گرم جولانی
گرز و برز وبازو نیست گوهرمصاف امروز
عصر، عصرتدبیر است، آنچنان که میدانی
خدعه میکنی باخصم در ذکاوتی پیدا
عجز دشمنان اینجاست: نقشههای پنهانی
حرز جانت از حافظ مصرعی بلند آمد:
در پناه یک اسم است، خاتم سلیمانی