👆سخنرانی دکتر بیژن عبدالکریمی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد؛ دوره دانشجویی طرح گفتمان، قم اردوگاه وسف، اوائل دهۀ 90.👆 🔸دکتر سالهاست سخنان ایران را تکرار می‌کند و بر این باور است که ما باید همان راهی را برویم که غرب رفته و برای حفظ دینداری در جامعه مدرن باید تعریف خود را از دین تغییر بدهیم. 🔸دین از نظر او نه عقاید و نه احکام بلکه صرفا توجه و در برابر یک امر ماورائی است. فتوای او🤔 این است که نماز و روزه و حجاب و ... واجب نیست فقط دل در گروی یک امر ماورائی داشته باشی کافی است. نقدهای فراوانی در مورد ادعاهای او منتشر شده است از این‌رو در این متن به نقد دو ادعایی که در کلیپ بالا مطرح کرده می‌پردازیم. 🔰ادعای اول او این است که فرهنگ دینی در ایران به آخرین مراحل خود رسیده است. 🔻پاسخ: جامعه‌شناسان دین، تا قبل از انقلاب ایران از عرفی شدن (سکولاریزیشن) و انزوای دین سخن می‌گفتند اما پس از انقلاب ایران و پدیده‌هایی مثل بیداری اسلامی، در نظرات خود تجدید نظر کردند. از جملۀ آنهاست که از احیای دین سخن می‌گوید. دین را در ایران افیون توده‌ها نمی‌داند و ایران را روح یک جهان بدون روح می‌شمارد. دین در ایران را عامل اصلی انتقاد و تحول می‌شمارد. اما دکتر عبدالکریمی به عنوان یک استاد فلسفه که تخصصی در مطالعات جامه‌شناختی دین ندارد، بدون این که دلیلی ارائه کند آرزوهای خود را بر زبان جاری ساخته و از اضمحلال فرهنگ دینی سخن می‌گوید. 🔻از جمله شواهد نقض تاریخی علیه ادعای او می توان به جمعیت میلیونی زوار اربعین، جشن غدیر، شب‌های قدر، اعتکاف، راهپیمایی‌های سیاسی، و عدم همراهی افراد به خصوص شل حجاب‌ها به فراخوان‌های بیگانگان برای کشف حجاب اشاره کرد. مطالعات فراوان دیگری نیز بر دینداری مردم ایران صورت گرفته که همچنان پس از یک دهه از سخنان بیژن، ادعای او را نقض می‌کند. 🔰ادعای دوم او این است که تفسیر ایدئولوژیک از دین مهم ترین علت اضمحلال فرهنگ دینی است. 🔻پاسخ: منظور او از ایدئولوژی، سخن کذبی است که به دین نسبت داده می‌شود. اما جالب است که تعریف او از دین و کنار گذاشتن هرگونه دستور و برنامه عملی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دینی، نیز نتیجه‌ای جز انزوای دین و اضمحلال فرهنگ دینی ندارد. او یک بازی به گمان خود دو سر برد راه انداخته است، اگر جامعه را بر پایه دین سامان بدهیم از نظر او ایدوئولوژی و محکوم به فناست و اگر به منظور حفظ شأن و جایگاه دین، آن را به عرصۀ فردی منحصر کنیم باز هم چیزی از دین باقی نمی‌ماند. 🔻دکتر عبدالکریمی بر این باور است که عقاید، ارش ها و احکام، به دین مربوط نیست، بلکه به قرائت افراد از دین باز می گردد. و چون او قادر نیست بین قرائت‌ها قضاوت کند، ترجیح می‌دهد همه را کنار بگذارد. او در واقع سخن جان هیک را تکرار کرده، اما بدون توجه به تفاوت مسیحیت و اسلام، در مورد نصوص صریح دینی دربارۀ وجوب عبادات، شیوه معاملات، اجرای حدود و دیات و صدها باور دینی در مورد مبدا و معاد که کاملا واضح بوده و امکان تاویل و تفسیر ندارد، سکوت می‌کند. چطور می‌توان این همه آیۀ قرآن راجع به برنامه زندگی فردی و اجتماعی را به بهانه حفظ شأن دین کنار گذاشت. 🔻او از این نکته غفلت کرده که دینداران فاتحه می‌خوانند به آن دینی که او اینگونه بخواهد شأن و مقامش را حفظ کند. این سخن او خود نوعی نظریه کلام اعتزالی است که تلاش می کند خود را از حوزه کلام به دور نگه دارد. 🔰سخن آخر: دکتر بیژن عبدالکریمی از سخن می‌گوید غافل از این که او خود یک تئولوژیست است. https://eitaa.com/ghebrahimipour