🌸💐 داستان شب 💐🌸 سلام علیکم...؛ شبتون بخیر و شادی...؛ الهی وجودتان از هر رنج و تعبی محفوظ بوده و نشاط و سلامتی سایه سارتان باد...؛ الهی آمین .................................. داستان امشب را تقدیم میکنم. ۱۴۰۲/۱۲/۱۶ "مدارا با والدین پیر " داستان سرایان نیکو سخن آورده اند : مردی نزد عالمی رفته و از پدرش شکایت کرد و گفت: پدرم مرا بسیار آزار می‌دهد. پدرم پیر شده و از من می‌خواهد یک روز در مزرعه گندم بکارم روز دیگر می‌گوید پنبه بکار و خودش هم نمی‌داند دنبال چیست؟ مرا با این بهانه‌گیری‌هایش خسته کرده است… به من بگویید چه کنم...؟؟؟!!! عالم به آن مرد گفت: با پدرت بساز و مدارا کن...! مرد گفت: نمی‌توانم! کلافه ام کرده...! عالم پرسید: آیا فرزند کوچکی در خانه داری؟ مردگفت: بلی. عالم پرسید: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب کند آیا او را می‌زنی؟ مرد گفت: نه، چون اقتضای سن اوست. عالم گفت آیا او را نصیحت میکنی؟ مرد گفت: نه چون در مغزش نمی‌رود و… عالم گفت: میدانی چرا با فرزندت چنین برخورد می‌کنی؟! مرد گفت: نه. عالم گفت: چون تو دوران کودکی را طی کرده‌ای و می‌دانی کودکی چیست ، اما چون به سن پیری نرسیده‌ای و تجربه‌اش نکرده‌ای، هرگز نمی‌توانی اقتضای یک پیر را بفهمی!! “ در پیری انسان زود رنج می‌شود، گوشه‌گیر می‌شود، عصبی می‌شود، احساس ناتوانی می‌کند و… “پس ای فرزندم برو و با پدرت مدارا کن اقتضای سن پیری جز این نیست.” ................................ بله دوستان خوبم؛ هم در شرع و هم در عرف داریم که با والدین مهربان و صبور باشیم و حرمت آنها را نگهداریم و از رنجاندن آنها به جد پرهیز کنیم...! بخصوص وقتی که فرتوت و بهانه گیر میشوند...! آن موقع بشدت دل نازک و رنجور و به کوچکترین چیزی واکنش نشان داده و دلشان میشکند...! الهی خیر والدینتون ببینید و زیر سایه شون باشید و دعاشون شامل حالتون...! اونهایی هم‌که والدینشون نقاب در خاک کشیده اند ؛ خدا رحمت کنه والدینشون را و دعاشون بخاک شامل حال عزیزانشون بشه...! شبتون خوش مراقب خودتون و عزیزانتون باشید. 🌺🌸🌼💐🌼🌸🌺 https://eitaa.com/ghemie_313