🔸️شعر لی‌لی حوضک امام رضایی 🌸چند نفر بودن می‌خواستن برن زیارت امام رضا علیه السلام 🌱اولی گفت: دیلینگ دیلینگ ساعت ما زنگ زد و ما بیدار شدیم 🌸دومی گفت: تلق تولوق، همه سوار قطار شدیم 🌱سومی گفت: شکر خدا؛ داریم می‌ریم زیارت امام رضا (ع ) 🌸چهارمی گفت: نبات و زرشک و زعفران، دعا برای بچه‌ها 🌱انگشت شست گفت: چه کنم ناراحتم؟! 🌸نمی‌شه به این سفر برم، کاشکی کبوتر بودم و پرپرپر می‌پریدم؛ 🌱زودتر از این‌ها من خودم به اونجا زود می‌رسیدم 🌸انگشتای دیگه بش گفتن: ناراحت چرا؟ باهم می‌ریم زیارت امام رضا (ع) 🌱این‌جور شد که همه باهم رفتن مشهد زیارت امام رضا علیه السلام 🧸@gheseh_gheseh