بچه های عزیزم پیامبر خیلی به حق و حقوق مردم احترام می گذاشت به همین دلیل در آخرین روزهای عمر به مسجد آمد تا با مردم خداحافظی کند و به مردم گفت:«ای مردم! هر کس به گردن من حقی دارد، بیاید و حق خودش رو از من بگیرد. اگر من حق کسی را گرفته ام به من بگوید تا به او برگردانم» همه ساکت بودند که یک نفر از جا بلند شد و گفت:ای پیامبر! روزی شما از کوچه ما می رفتید و چوبی در دستتان بود که با آن اسب خود را به جلو حرکت می دادید، اما این چوب بر شانه من خورد. پیامبر بزرگ ما، با این که پیامبر خدا بود و مقام بلندی داشت، از حرف مرد ناراحت نشد و گفت:«ای مرد! نزدیک بیا و این چوب را بگیر و هر کاری با تو کردم، تو در مورد من انجام بده». مرد نزدیک آمد، اما اشکش جاری شد و بدن پاک پیامبر صلی الله علیه و آله را مثل یک گل بهشتی خوشبو بویید. پیامبر در روزهای آخر به مردم گفت:من از پیش شما می روم، اما مراقب دینتان باشید و از دین خود خوب محافظت کنید و نگذارید از بین برود. من برای شما دو چیز یکی قرآن و دیگری خانواده ام را به امانت می دهم، از این دو امانت خوب مراقبت کنید و هر چه می خواهید، فقط از این دو چیز، یعنی از خانواده من و قرآن بخواهید تا گمراه نشوید. دوستای خوبم پیامبر خوب ما در روز بیست و هشتم صفر از دنیا رفت و ما هرسال، در روز بیست و هشتم صفر، عزادار رحلت پیامبر بزرگوارمان هستیم. بچه ها! پیامبر بهترین فردی است که ما می توانیم از اخلاق و رفتارایشان یاد بگیریم. خداوند در قرآن، به ما می فرمایند که در همه کارها، به پیامبر نگاه کنیم و سعی کنیم مانند پیامبر خوب و خوش رفتار باشیم @ghesehmazhbi