آشنای غریبه...
هرچقدر عقربههای ساعت، تندتر و تندتر حرکت کنند، من آمدن تو را بیشتر باور میکنم.
زنگارهای قلبم تا اسمت را میشنوند، گویا تمام تعلقات خاطر را به باد فراموشی میسپارند و از خود، بیخود میشوند.
اسمت بر هر جایی که آذین شده، صف بلندی از عاشقانت را به خود میبیند.
هرکسی از تو میگوید، آشنای غریبهای میشود برایم…
و تو اینگونه، دلیل وصل هرچیزی میشوی.
📝
#دلنوشته_مهدوی