🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂
🍂🍂
🍂
#رمان به عشق ♡ شهادتش 🌹
#پارت شصت :
- این باغ رو میخوام بزنم به نام فاطمه خانم😉
و بعد به محوطه باغ اشاره کرد🙈
بابا لبخند گرمی زد و گفت : خودت باش برای ما ها بسته😃
امیرحسین نگاهش رو با نگرانی به من دوخت و گفت : برای وقتی میگم که شاید😞..
وادامه نداد مامان با بغض تو گلوش گفت : مثلا اومدیم تفریح ها بفرمایید الان غذا سرد میشه😍
ناهار رو با سکوت خوردیم و بدون هیچ حرفی با حال خرابی به سمت خونه رفتیم 😔
شاید همه میدونستن که امیرحسین برای این دنیا نیست و خدا خیلی وقته میخوادش🥺
کنار هم روی تخت نشستیم گفته بود کارم داره😖
دستش رو روی دستم گذاشت و بعد با لخند گرمی گفت : این هفته هم میرم🙃
با تعجب و ناراحتی برگشتم و گفتم : هنوز یک هفته نشده😣
-ببخشید خانم جان ولی.. گفتن دست تنهان نمیشه من اینجا راحت ..😢
و بعد با بغض گفت : هر روزش بیادتم و از دلتنگی عکسامون رو نگاه میکنم اما باید دل بکنم چون هدفی دارم که😫
-امیرحسین من بعد تو چیکار کنم.. دیگه اشتیاقی ندارم.. خستم.. امیرحسین منم با خودت ببر بزار منم شهیده شم😭
-تو پشت سنگری و مواظب میدونم سخته اما تو باید خودت رو برای ظهور اماده کنی😔
وبعد با ناراحتی بلند شد و گفت : این دفعه نمیخوام خیلی همهمه به پا کنم میخوام با ارامش برم🥰
وبعد ساکت خوابید و من رو با دنیای پر بغضم تنهام گذاشت😔
🍂•🍂•🍂•🍂
همینجا اذت خدافظی میکنم 😁
نمیخوام اونجا تو حیاط دلم بلرزه🥺
بزار همینجا غصه هامون رو خاک کنیم🙃
وبعد جلوتر اومد و گفت : برام دعا کن.. به من دل نده تا راحت برم..
برم اونور برات بهتره ها🤩
فقط میخواستم ساکت باشم و تماشاش کنم تا میتونستم چون میدونم دیگه حسرت این لحظات رو میخورم😢
-اگه برگشتم میام باهم میریم خونه مون اما اگه برنگشتم🥺
بغضش باعث شد کمی سکوت کنه😣
اشکام باعث میشد تار ببینمش محکم پسشون زدم و منتظر جملش🥵
-اگه برنگشتم زینبی وار زندگی کن و حریم فاطمی تو حفظ قول بده که چادرت رو نگه داری به خاطر من نه بخاطر خونی که ریخته شد😓
وبعد لبخندی زد و انگشت کوچیکش رو جلو اورد انگشتم رو دورش حلقه کردم و اهسته گفتم : قول😭
رنگ نگاهش براق شد و اروم تر و نرم تر و به سختی گفت : من رفتم.. با مردی ازدواج کن که لیاقتت رو داشته باشه و بتونه راحت تر جام رو پر کنه😢
تحلم تموم شد بلند بلند زدم زیر گریه و دیگه نتونستم جلوش رو بگیرم 😖
منتظر بودم بیاد ارومم کنه اما با بسته شدن در فهمیدم رفت😣
میدونستم برای اینکه راحت به هم بقبولونیم و راحت دل بکنیم این کارو کرد🤭
<ادامه دارد...