سعید🧑 ✍نرجس شکوریان فرد ۴۸صفحه(پالتویی) برشی از کتاب: ...اُوِیس شده بود؛دنبال پیامبر که نه، اما در پی ذریه ی پیامبر می گشت. آن هم دور از شهر و دیار خودش. گفته بودند برو و نمی دانست که پیش چه کسی باید برود. در مدهب آن ها این گونه تعلیم داده نشده بود. اما مادر به خوابش و نوایی که شنیده و آنچه که دیده بود، ایمان داشت.🌀 از همه می پرسید؛ از فامیل ، از دوستان، از اهالی شهر : -پسر پیامبر را ، در قم می شناسید؟ کسی نمی شناخت. فقط می دانستند حضرت معصومه (س) در قم است. اما آن بزرگ گفته بود: -پسرم... ✳️کتابخانه مسجد قبا @ghobalib📚