خب کتابهای جدید یکی یکی دارن از راه می رسن🤩
مامان را ببخشید
نوجوانی باهوش و کنجکاو پشت رایانه می نشیند و یک وبلاگ زیبا درست می کند. وبلاگ خیلی زود مخاطبان خود را جذب کرده و جایی برای تبادل درددل های نوجوانان می شود.
این وسط پیدا کردن شخصی که سال ها پیش گم شده، دغدغه نویسنده و بچه های وبلاگ می شود.
وقتی هرکس به نوعی تلاش کرده و حرف خود را می زند، سرنخ هایی از شخص مورد نظر پیدا می شود. این شخص...
نویسنده:هادی خورشاهیان
۷۲ صفحه
برشی از متن:
سلام عمو ارمیا
سه روز است که فرصت نکرده ام به وبلاگم سر بزنم. شاید هم میخواستم به شما یک فرصت بدهم تا برایم پیغام بگذارید. همه اش به آن لحظه ای فکر می کنم که وبلاگم را باز کنم و ببینم شما برایم پیغام گذاشته اید. ..امروز دوباره با امید دیدن نامه ی شما سراغ وبلاگم آمدم و از تعجب شاخ در آوردم. سی و نه نفر برای شما نامه نوشته اند...
#مامان_را_ببخشید
#موجود_در_قفسه
@ghobalib📚