منبع: برگزیده ی تفسیر نمونه / آیت الله ناصر مکارم شیرازی (آیه 71)- نعمت بزرگ روز و شب: در اینجا سخن از بخش عظیمى از مواهب الهى مى‏گوید که هم دلیلى است بر مسأله توحید و نفى شرک- و از این نظر بحث گذشته را تکمیل مى‏کند- و هم نمونه‏اى است از نعمتهاى خداوند که به خاطر آن شایسته حمد و ستایش است.   نخست به نعمت بزرگ نور و روشنایى روز که مایه هر جنبش و حرکت است اشاره کرده، مى‏فرماید: «بگو: به من خبر دهید اگر خداوند شب را تا قیامت بر شما جاودان سازد آیا معبودى جز خدا مى‏تواند روشنایى براى شما بیاورد؟ آیا نمى‏شنوید»؟! (قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ اللَّیْلَ سَرْمَداً إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ مَنْ إِلهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتِیکُمْ بِضِیاءٍ أَ فَلا تَسْمَعُونَ).  (آیه 72)- این آیه سخن از نعمت «ظلمت و تاریکى» به میان مى‏آورد، مى‏فرماید: «بگو: به من خبر دهید اگر خداوند روز را تا قیامت بر شما جاودان کند چه معبودى غیر از اللّه است که شبى براى شما بیاورد تا در آن آرامش یابید؟ آیا نمى‏بینید»؟! (قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَیْکُمُ النَّهارَ سَرْمَداً إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ مَنْ إِلهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتِیکُمْ بِلَیْلٍ تَسْکُنُونَ فِیهِ أَ فَلا تُبْصِرُونَ).   (آیه 73)- و در این آیه که در حقیقت نتیجه گیرى از دو آیه قبل است مى‏فرماید: «و از رحمت الهى است که براى شما شب و روز قرار داد، تا از یک سو در آن آرامش پیدا کنید، و از سوى دیگر براى تأمین زندگى و بهره گیرى از فضل خداوند تلاش کنید، و شاید شکر نعمت او را به جا آورید» (وَ مِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ). آرى! گستردگى دامنه رحمت خدا ایجاب مى‏کند که تمام وسائل حیات شما را تأمین کند.   (آیه 74)- بار دیگر پس از ذکر گوشه‏اى از دلائل توحید و ابطال شرک به سراغ همان سؤالى مى‏رود که در آیات گذشته نیز مطرح شده بود. مى‏فرماید: «روزى را (به خاطر بیاورید) که خداوند آنها را ندا مى‏دهد و مى‏گوید کجایند شریکانى که براى من مى‏پنداشتید»؟! (وَ یَوْمَ یُنادِیهِمْ فَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکائِیَ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ).   (آیه 75)- در این آیه مى‏فرماید: در آن روز «از هر امتى گواهى بر مى‏گزینیم» (وَ نَزَعْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً). سپس به مشرکان بى‏خبر و گمراه «مى‏گوییم: دلیل خود را (بر شرکتان) بیاورید»؟! (فَقُلْنا هاتُوا بُرْهانَکُمْ). اینجاست که همه مسائل آفتابى مى‏شود «و آنها مى‏دانند که حق براى خداست» (فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ).  «و تمام آنچه را افترا مى‏بستند از (نظر) آنها گم خواهد شد»! (وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ). این گواهان به قرینه آیات دیگر قرآن، همان پیامبرانند که هر پیامبرى گواه امت خویش است، و پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله که خاتم انبیاست گواه بر همه انبیا و امتها.  (آیه 76)- ثروتمند خود خواه بنى اسرائیل: سر گذشت عجیب موسى و مبارزه او با فرعون در بخشى از آیات این سوره مشروحا گذشت. در این بخش از آیات این سوره سخن از در گیرى دیگر بنى اسرائیل با مردى ثروتمند و سر کش از خودشان به نام قارون به میان مى‏آورد. معروف است که او از بستگان نزدیک موسى (ع) بود، و از نظر اطلاعات و آگاهى از تورات معلومات قابل ملاحظه‏اى داشت، نخست در صف مؤمنان بود، ولى غرور ثروت او را به آغوش کفر کشید و به قعر زمین فرستاد، او را به مبارزه با پیامبر خدا وادار نمود و مرگ عبرت‏انگیزش درسى براى همگان شد. نخست مى‏گوید: «قارون از قوم موسى بود اما بر آنها ستم و ظلم کرد» (إِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى‏ فَبَغى‏ عَلَیْهِمْ). علت این بغى و ظلم آن بود که ثروت سرشارى به دست آورده بود. قرآن مى‏گوید: «ما آنقدر اموال و ذخائر و گنج به او دادیم که حمل خزائن او براى یک گروه زورمند، مشکل بود» (وَ آتَیْناهُ مِنَ الْکُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ). ببینیم بنى اسرائیل به قارون چه گفتند؟ قرآن مى‏گوید: «به خاطر بیاور زمانى را که قومش به او گفتند: این همه خوشحالى (آمیخته با غرور و غفلت و تکبر) نداشته باش که خدا شادى کنندگان مغرور را دوست نمى‏دارد» (إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ).    (آیه 77)- بعد از این نصیحت، چهار اندرز پرمایه و سرنوشت ساز دیگر به او مى‏دهند که مجموعا یک حلقه پنج‏گانه کامل را تشکیل مى‏دهد. نخست مى‏گویند: «در آنچه خدا به تو داده است سراى آخرت را جستجو کن، وَ ابْتَغِ فِیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ. اشاره به این که مال و ثروت بر خلاف پندار بعضى از کج‏اندیشان، چیز بدى نیست، مهم آن است که ببینیم در چه مسیرى به‏کار مى‏افتد. و قارون کسى بود که با داشتن آن اموال عظیم، قدرت کارها