🍃🍃🍃🍃 آفات تهمت قسمت جهارم تاءثیر تهمت بر شنونده آن از نظر اخلاقى در تهمت ، شنونده ، اخبارى را از تهمت زننده مى شنود که بر حدس تهمت زننده استوار است و از درستى یا نادرستى آن به صورت قطعى آگاه نیست . حال اگر شنونده نفسى ضعیف داشته باشد، چه بسا تحت تاثیر این تهمت قرار گیرد و دیدش درباره متهم عوض شود؛ یعنى حتى اگر شنونده ، به وظیفه شرعى خود عمل ، و با گوینده برخورد کند و تهمت او را برگرداند، این امکان هست که از لحاظ اخلاقى و حالات درونى ، تحت تاثیر قرار گرفته ، از اعتمادش به متهم کاسته شود. دانشمندان علم اخلاق براى شنونده تهمت چهار حالت را در نظر گرفته اند و براى هر یک از این حالات ، راه حل هایى علمى را بیان کرده اند تا به متهم بدبین نشود. ۱ – شنونده مى داند اظهارات گوینده تهمت است . ۲ – شنونده نمى داند اظهارات گوینده تهمت است یا بهتان ؛ چرا که ممکن است این اظهارات برداشت او از رفتار متهم یا نسبتى دروغین به او باشد. ۳ – شنونده نمى داند گفتار گوینده تهمت یا غیبت است . ۴ – شنونده نمى داند گفتار گوینده تهمت یا بهتان یا غیبت است . در مورد اول که شخص مى داند این اخبار تهمت است ، بدگمانى در مرتبه اى ضعیف به شنونده منتقل شده است ؛ یعنى شخص مى داند که گوینده از روى حدس و بدگمانى ، بر نشانه ها و قرائنى تکیه کرده که موجب برداشت نادرستى از متهم شده است که با توجه به این آگاهى مى تواند بدبینى را از خود دور سازد و اتهام را ناشى از درک نادرست تهمت زننده بداند. در مورد دوم که گفتار گوینده بین تهمت و بهتان مشکوک است ، اگر تهمت باشد، یک طرف احتمال بر محور حدس است و طرف دیگر آن (بهتان ) بر دروغین بودن آن نسبت درباره متهم دلالت دارد؛ از این رو شنونده به آسانى مى تواند بدگمانى را از خود دور سازد. در مورد سوم که بین حکم تهمت یا غیبت اشتباهى پیش آید، چون یک طرف این اخبار بر محور حدس است مى توان آن را رد کرد و مورد چهارم هم ادغامى از این سه مورد است که در هر چهار مورد، این اخبار با شدت و ضعف خود مى تواند بر فرد تاثیر گذار باشد. امیر مؤ منان على (علیه السلام ) فرمود: ایها الناس من عرف من اخیه وثیقه دین و سداد طریق فلا یسمعن فیه اقاویل الناس اما انه قد یرمى الرامى و یخطى السهام و یحیل الکلام و باطل ذلک یبور و الله سمیع و شهید اما انه لیس بین الحق و الباطل الا اربع اصابع فسئل عن معنى قوله هذا فجمع اصابعه و وضعها بین ادنه و عینه ثم قال : الباطل ان تقول سمعت و الحق ان تقول رایت . اى مردم ! کسى که برادر دینى اش را این گونه شناخت که او در دین محکم و استوار است [= آدم متدینى است ] و کردار و رفتارش در مسیر شرع قرار دارد، دیگر نباید درباره او به حرف این و آن گوش کند. همانا کسى که تیر مى اندازد، گاهى تیرش به خطا مى رود، [= کلامش ریشه ندارد] و آن چه که گفته مى شود و نادرست است ، از بین مى رود و خداوند شنوا و گواه است . هوشیار باشید همانا بین حق و باطل به جز چهار انگشت فاصله نیست . از حضرت پرسیدند: این که فاصله بین حق و باطل چهار انگشت است ، یعنى چه ؟ انگشتان مبارکش را جمع کرد و بین گوش و چشمش گذاشت و فرمود: باطل این است که بگویى شنیدم ، و حق این است که بگویى دیدم . با توجه به این روایت ، اخبارى که بر محور حدس و گمان بوده و ریشه اش ‍ شنیدنى ها و احتمالات است ، از موارد تهمت ، بهتان یا غیبت به شمار مى آید. در غیبت ، احتمال این است که گوینده ، آن چه را مى گوید، دیده است ؛ ولى شنونده فقط یک احتمال را مى شنود؛ پس نباید تحت تاثیر شنیده ها قرار گیرد؛ زیرا به ندرت اتفاق مى افتد که شنیده ها بر مبناى دیده ها و صادقانه باشند. از امام حسن (علیه السلام ) پرسیدند: بین حق و باطل چقدر است ؟ حضرت در پاسخ فرمود: اربع اصابع فما رایته بعینک فهو الحق و قد تسمع باذنیک باطلا کثیرا. چهار انگشت است . آن چه را با چشمت مى بینى حق است و آنچه را با گوش خود مى شنوى ، بیش ترش باطل است . اخلاق الاهی جلد چهارم ، آفات زبان//استاد آیت الله مجتبى تهرانى ادامه دارد... 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃 @ghoranmodafean