وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُوراً رَّحِيماً (129) : و هرگز نمى‏توانید (از نظر علاقه‏ى قلبى) میان همسران به عدالت رفتار كنید، هرچند كوشش فراوان كنید. پس تمایل خود را یكسره متوجّه یك طرف نسازید تا دیگرى را بلاتكلیف رها كنید. و اگر راه صلح و آشتى و تقوا پیش‏گیرید، به یقین خداوند همواره آمرزنده و مهربان است. قانون آسمانى با فطرت تضاد ندارد. انسان به همسر جوان بیشتر از همسر سالخورده علاقه دارد. و لذا فرمان عدالت تنها نسبت به رفتار با آن دو است نه علاقه‏ى قلبى. حالا كه عدالت قلبى نمى‏شود عدالت در عمل بایستى باشد.[390] در اسلام، تكلیف فوق توان نیست. انسان قدرت بر تعدیل محبّت را ندارد ولى حداقل عدالت در برخورد، را باید داشته باشد. در روایات آمده است: پیامبرصلى الله علیه وآله حتّى در ایام بیمارى در آستانه‏ى رحلت، بستر خود را به عدالت به اتاق‏هاى همسران خود منتقل مى‏كرد، و حضرت على‏علیه السلام در روزى كه متعلّق به همسرى بود، حتّى در خانه‏ى همسر دیگر وضو نمى‏گرفت.[391] ----- 390) تفسیر نورالثقلین، ج‏1، ص 558 ؛ كافى، ج 5، ص‏362. 391) تفسیر نمونه و تبیان. - بلاتكلیف گذاشتن زن، حرام است. «فتذروها كالمعلقة» - با صلح و تقوا، هم ضعف‏هاى گذشته بخشوده مى‏شود، هم غفلت‏هاى ناآگاهانه‏ى امروز. «و ان تصلحوا و تتقوا فانّ اللَّه كان غفوراً رحیماً»