#وصیتنامه✨🍂
بسم الله الرّحمن الرّحیم
إن الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله و الله غفور رحیم
آنان که به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت نموده و در راه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آنها بخشاینده و مهربان است.
باید که ندای عاشقی ساز کنم راهی به دیار عاشقی باز کنم
* وقت است مرا که بال و پر بگشایم از محبس تنگ سینه پرواز کنم
باید که به سوز عشق لایق بشوم آزاد ز زنجیر علایق بشوم * بگذار مرا دل که دگر فرصت نیست فرض است که همتای شقایق بشوم
با درود به روان پاک شهدای اسلام و رهبرکبیر انقلاب اسلامی خدای را سپاس که این توفیق نصیبم گردید تا در جبهه حق علیه باطل و نور علیه ظلمت حضور داشته و دیدم را نسبت به انقلاب و خونهای ریخته شده ادا نمایم ، بار الها راضیم به رضای تو و تسلیم به امر تو ، (الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون) آنانکه چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند صبوری پیش گرفته و گویند ما به فرمان خدا آمده و به سوی او رجوع خواهیم کرد.
این وصیت نامه را که اکنون در حال نوشتن هستم ساعت دوازده نیمه شب مورخ بیست و پنجم آذر ۱۳۶۵ می باشد لحظاتی است که هر آن امکان دارد به خط مقدم برویم لذا بر خود واجب دانستم چند نکته ای را به عرضتان برسانم:
زندگی دنیایی همانطور که می دانید می گذرد و چیزی که برای انسان می ماند اعمال نیکش است و انتخاب راه صحیح و ما نیز که راه جهاد در راه خدا را انتخاب کردیم وضعیت ما مشخص نمی باشد و هر آن کوچ کردن از دنیای ظاهری می باشد.
جهت رفتن به دنیای حقیقی و حالا که راهمان را انتخاب کردیم و به سوی معبود می رویم و شما همسرم از کمترین فرصت حداکثر استفاده را جهت مطالعه و یاد گرفتن کلام خدا بنما و دخترم راضیه را فراموش نکن دوست دارم خیلی مؤدب بزرگ شود.
و به دانشگاه قسمت پزشکی برود اگر دخترم بزرگ شد و از من پرسید حقیقت امر را برایم بگو توضیح بدهم که زمانی تو سه یا چهار سال بیشتر نداشتی پدرت به جبهه رفت تا با کسانی که به کشورمان هجوم آوردند نبرد کند و از کشور بیرون نماید و طریقه شهید شدنم را هم بهش توضیح بده من دوست دارم.
دخترم با افتخار بگوید من دختر کسی هستم که در جبهه های حق علیه باطل جنگید و شهید شد و شما همسرم تقاضا دارم حداکثر صبر را که انبیاء فرمودند در شهید شدنم بنمایید هیچ وقت به خصوص در بین کسانی که نمی فهمند شهادت یعنی چه اظهار ناراحتی و ضعف نکنید همیشه خودتان را خانواده یک شهیدی بدانید.
که شهادت او باعث افتخار و سربلندی گشته است و شما پدر و مادر گرامی همنطور که شماها از بنده بهتر می دانید زندگی دنیایی فانی است و همه چه دور چه نزدیک به سوی مرگ خواهیم رفت و حقیر نیز چنین فرصت گرانبهایی نصیبم شده و جانم را در راه هدف و در راه انقلاب و اسلام فدا کردم اولاً باعث افتخار شما ثانیاً باعث شهادت خود گشته و پاکی گناهان ، البته اگر خدا قبول نماید.
در طی مدتی که در جبهه بودم همش سعی می کردم با تلفن و نامه هایم شما را خوشحال کنم چون نمی توانستم ناراحتی شما را ببینم و الآن هم که این نامه را می خوانید فرزندتان در درون قبر است و بیایید برای رضای خدا هم که شده ناراحت نباشید شکر خدای را کنید که در این برهه از زمان قرار گرفته و پدر و مادر یک شهید هستید امیدوارم در این زندگانی اگر از حقیر ناراحتی دیدید مرا ببخشید و عفو نمائید در ضمن از خواهرانم طلب عفو و بخشش می نمایم.
مؤمنین و بندگان خدا وصیت به معنای سفارش و توصیه کردن است و من تنها توصیه ای که دارم این است انقلاب را که ثمره خون هزاران شهید و معلول و مجروح می باشد در همه حال یاری نمائید.
و السلام علی من التبع الهدی/ احمد شعبانی منطقه جنگی جنوب / بیست و پنجم آذر ۶۵
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
#نویدشاهدگیلان
🆔
https://eitaa.com/joinchat/3087728889C48c501c0dc