در روستای شالما شهرستان شفت و در سال ۱۳۳۸ به دنیا آمد و از ۵ سالگی نزد مرحوم کربلایی «علیاکبر پاکدل» قرآن آموختن را شروع کرد. بعد از اتمام قران آموزی در مدرسه اقبال سفیدمزگی که حدوداً سه الی چهار کیلومتر با خانه ایشان فاصله داشت برای تحصیل رفت و دوران ابتدایی را در این مدرسه به اتمام رساند. در جنب دبستان، مدرسه راهنمایی تأسیس شده بود آنگاه به مدرسه راهنمایی شالما رفت و پس از دوران دوره راهنمایی میبایست برای ادامه تحصیل به یکی از شهرستانهای رشت و یا فومن میرفت، پس اتاقی در یکی از خانههای فومن اجاره کرد و در دبیرستان امیرکبیر و فردوسی آن شعر ادامه تحصیل داد.
عینالله تجددی بعد از اتمام تحصیلاتش وارد ارتش میشود و سال ۵۸ ازدواج کرده و دو دختر از او به یادگار مانده است.
درباره عینالله نوشتهاند که او بسیار مقید به خواندن نماز و قرائت قران بود به طور که دوستانش به او میگفتند: «تو بجای ارتش میبایست به حوزه علمیه میرفتی و درس طلبگی میخواندی!»
عینالله تجددی ۱۹ روز از اردیبهشت ۱۳۶۱ گذشته بود و پا در سن ۲۴ سالگی میگذاشت و زمانی که بلبلان بر شاخسارهای جنگل انبوه شفت نغمهسرای میکردند در جای دورتر آن هم خیلی دور در بیابانی به نام شلمچه به شهادت رسید و خود را فدای اسلام، میهن و مردم کند تا آن شعر زیبای به یاد هر آزاده خداپرست ایراندوست بیاید که «ما برای آن که ایران گوهری تابان شود خوندلها خوردهایم».
عینالله در ارتش استوار دو بود؛ اما با عنایت خدا به درجه رفیع شهادت ارتقا پیدا کرد.
#نویدشاهدگیلان
🆔
https://eitaa.com/joinchat/3087728889C48c501c0dc