کارها هستى و از اینرو من ندیدم مولاى بزرگوارى را که بر بنده پست خود شکیباتر از تو باشد ♦️عَلَىَّ یا رَبِّ اِنَّکَ تَدْعُونى فَاُوَلّى عَنْکَ وَ تَتَحَبَّبُ اِلَىَّ فَاَتَبَغَّضُ اِلَیْکَ بر من اى پروردگارم تو مرا مى خوانى ولى من از تو رومى گردانم و تو به من دوستى مى کنى ولى من با تودشمنى مى کنم و تو ♦️وَ تَتَوَدَّدُ اِلَىَّ فَلا اَقْبَلُ مِنْکَ کَاَنَّ لِىَ التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ فَلَمْ یَمْنَعْکَ ذلِکَ به من محبت کنى و من نپذیرم گویا من منتى بر تو دارم و باز این احوال بازندارد تو را از ♦️مِنَ الرَّحْمَهِ لى وَالاِْحْسانِ اِلَىَّ وَالتَّفَضُّلِ عَلَىَّ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ مهر به من و و احسان بر من و بزرگواریت نسبت به من از روى بخشندگى و بزرگواریت ♦️فَارْحَمَ عَبْدَکَ الْجاهِلَ وَجُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ اِحْسانِکَ اِنَّکَ جَوادٌ کَریمٌ پس بر بنده نادانت رحم کن و از زیادى احسانت بر او ببخش که براستى تو بخشنده و بزرگوارى ♦️اَلْحَمْدُ لِلّهِ مالِکِ الْمُلْکِ مُجْرِى الْفُلْکِ مُسَخِّرِ الرِّیاحِ فالِقِ الاِْصْباحِ ستایش خاص خدا است که مالک سلطنت و روان کننده کشتى (وجود) و مسخرکننده بادها و شکافنده سپیده صبح ♦️دَیّانِ الدّینِ رَبِّ الْعَالَمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ عَلى حِلْمِهِ بَعْدَ عِلمِهِ وَالْحَمْدُ لله و حکمفرماى روز جزا و پروردگار جهانیان است ستایش خداى را است که بردباریش پس از دانستن و ستایش ♦️عَلى عَفْوِهِ بَعْدَ قُدْرَتِهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلى طُولِ اَناتِهِ فى غَضَبِهِ براى خدا است بر گذشتش با اینکه نیرومند است و ستایش براى خدا است بر زیادى تحمل و بردباریش در عین خشم ♦️وَهُوَ قادِرٌ عَلى ما یُریدُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ خالِقِ الْخَلْقِ باسِطِ الرِّزْقِ فاِلقِ او با اینکه او بر هرچه بخواهد تواناست ستایش خداى را است که آفریننده خلق و گسترنده روزى و شکافنده ♦️اَلاِْصْباحِ ذِى الْجَلالِ وَالاِْکْرامِ وَالْفَضْلِ وَالاِْنْعامِ الَّذى بَعُدَ فَلا صبح صاحب جلال و بزرگوارى و فضل و نعمت بخشى آنکه دور است پس ♦️یُرى وَقَرُبَ فَشَهِدَ النَّجْوى تَبارَکَ وَتَعالى اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَیْسَ لَهُ دیده نشود و نزدیک است که مطلع از گفتگوهاى سرى است برتر و والا است ستایش خدایى را که نیست براى او ♦️مُنازِ عٌ یُعادِلُهُ وَلا شَبیهٌ یُشاکِلُهُ وَلا ظَهیرٌ یُعاضِدُهُ قَهَرَ بِعِزَّتِهِ ستیزه جویى که با او برابرى کند و نه شبیهى که هم شکل او باشد و نه پشتیبانى که کمکش کند به عزت خویش ♦️الاْعِزّآءَ وَتَواضَعَ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمآءُ فَبَلَغَ بِقُدْرَتِهِ ما یَشآءُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ چیره دستان را مقهور ساخته و در مقابل عظمتش بزرگان فروتنى کرده پس به وسیله نیرویش بهرجا که خواهد رسیده ستایش خدایى را ♦️الَّذى یُجیبُنى حینَ اُنادیهِ وَیَسْتُرُ عَلَىَّ کُلَّ عُورَهٍ وَاَنَا اَعْصیهِ وَ که پاسخم دهد هرگاه بخوانمش و بپوشاند بر من هر زشتى را و من نافرمانیش کنم و ♦️یُعَظِّمُ الْنِّعْمَهَ عَلَىَّ فَلاَّ اُجازیهِ فَکَمْ مِنْ مَوْهِبَهٍ هَنیَّئَهٍ قَدْ اَعْطانى بزرگ گرداند بر من نعمتش را ولى من پاداشش ندهم پس چه بسیار بخششهاى جانبخشى که به من عطا فرمود ♦️وَعَظیمَهٍ مَخُوفَهٍ قَدْ کَفانى وَبَهْجَهٍ مُونِقَهٍ قَدْ اَرانى فَاُثْنى عَلَیْهِ و چه پیش آمدهاى بزرگ و هولناکى را که از من دور کرد و چه خوشیهاى شگفت انگیزى که به من نمایاند او را ♦️حامِدا وَاَذْکُرُهُ مُسَبِّحاً اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لا یُهْتَکُ حِجابُهُ وَلا یُغْلَقُ ستایش کنان ثنا گویم و تسبیح گویان یادش کنم ستایش خاص خدایى است که پرده اش دریده نشود و در خانه اش ♦️بابُهُ وَلا یُرَدُّ سآئِلُهُ وَلا یُخَیَّبُ آمِلُهُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى یُؤْمِنُ الْخآئِفینَ بسته نگردد و خواهنده اش رد نشود و آرزومندش نومید نگردد ستایش خاص خدایى است که هراسناکان را امان بخشد ♦️وَیُنَجِّى الصّالِحینَ وَیَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفینَ وَیَضَعُ الْمُسْتَکْبِرینَ وَ و شایستگان را نجات دهد و ناتوان شمردگان را بلند کند و گردنکشان را زبون کند و ♦️یُهْلِکُ مُلُوکاً وَیَسْتَخْلِفُ آخَرینِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ شاهان را نابود کند و به جایشان دسته دیگرى نشاند ستایش خداى را در هم شکننده سرکشان و نابودکننده ♦️الظّالِمینَ مُدْرِکِ الْهارِبینَ نَکالِ الظّالِمینَ صَریخِ الْمُسْتَصْرِخینَ ستمکاران دریابنده گریختگان کیفردهنده ظالمان فریادرس فریادخواهان ♦️مَوْضِعِ حاجاتِ الطّالِبینَ مُعْتَمَدِ الْمُؤْمِنینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى مِنْ جایگاه حاجتهاى جویندگان تکیه گاه مؤ منان ستایش خدایى را است که ♦️خَشْیَتِهِ تَرْعَدُ السَّمآءُ وَ سُکّانُها وَتَرْجُفُ الاْرْضُ وَعُمّارُها از ترس او آسمان و ساکنانش غرش کنند و زمین و آباد کنندگانش بر خود بلرزند