🔹الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ🔹 ✨دو نفر سرباز وارد میدان جنگ می شوند، دارای دو روحیه . یکی به ساز و برگ جنگی اش، به خوبیِ فرماندهی اش، به تدبیر و کاردانی رؤسا و رهبرانش، به ضعف نیروی دشمن، به کارآمدی خودش و دوستان و هم صفانش معتقد است. این یک جور وارد میدان جنگ می شود. ♨️اما انسانی که به تجهیزات جنگی خودش، به کارآیی دوستانش، به کاربرد اسلحه اش هیچگونه اعتمادی ندارد ، خود را کوچک می بیند، دشمن را بزرگ می بیند یک جور دیگر وارد میدان می شود. 👈ان سرباز اولی دارای اطمینان است، دلش آرام است. دل آرام بودن به این معنا نیست که در میدان جنگ کفش هایش را می گذارد زیر سرش و دراز می کشد و می خوابد. نه. اطمینان به این معنا نیست که وسط میدان جنگ می گوید حالا یک سیگاری هم بکشیم، کمی منظره ها را هم تماشا کنیم و خاطر جمع باشد. به این معنا نیست که کمترین حرکات دشمن از نظرش پوشیده بماند. اطمینان به این معناست که مضطرب نیست. مشوّش نیست، آینده برایش روشن است، می داند که او پیش خواهد برد، لذا نمی هراسد. مثل کِشتی ای که با وزن زیاد، با تجهیزات زیاد روی دریای آرامی در حرکت است. 🚫اما انسان غیر مطمئن، مثل قایق کوچکی است، مثل آن تخته پاره ای است که روی یک اقیانوس متلاطمی ، روی رودخانه متلاطمی حرکت می کند. دائما مضطرب است، دائما از این راه، از ان راه پس می رود، پیش می رود... @goftemane_tohid