🖤 🔸 «خطبه‏ اى دارد أبا عبد اللَّه در روز عاشورا، در آن وقتى كه از نظر ظاهر همه اميدها قطع شده است و هر كسى [در آن شرايط] باشد خودش را مى ‏بازد. ولى اين خطبه آن‏چنان شور و احساسات دارد كه گويى آتش است كه از دهان حسين بيرون مى ‏آيد، اين قدر داغ است! آيا اين جمله ‏ها شوخى است: «الا وَ انَّ الدَّعِىَّ ابْنَ الدَّعِىِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ، وَ هَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» حسين تن به خوارى بدهد؟! (گريه استاد) آيا او خيال كرده كه من مثل او هستم؟ «يَأْبَى اللَّهُ ذلِكَ لَنا وَ رَسولُهُ وَ الْمَؤْمِنونَ وَ حُجورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ» (گريه استاد) خدا مى‏ خواهد حسين چنين باشد. شما مگر نمى ‏دانيد، آن زنازاده مگر نمى‏ داند كه من در چه دامنى بزرگ شده‏ ام؟ من روى دامن پيغمبر بزرگ شده‏‌ام، روى دامن علىّ مرتضى بزرگ شده‏‌ام، من از پستان فاطمه شير خورده‌‏ام (گريه استاد). آيا كسى كه از پستان زهرا شير خورده باشد، تن به ذلت و اسارتِ مثل پسر زياد مى‌‏دهد؟! «هَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» ما كجا و تن به خوارى دادن كجا؟! شعار حسين در روز عاشورا از اين تيپ است‏ 📚مجموعه اثار شهید مطهری/ حماسه حسینی/ ص187 @goftemane_tohid