پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟ این سرزمین غم‌زده در چشمم آشناست این خاک بوی تشنگی و گریه می‌دهد گفتند: غاضریه و گفتند نینواست دستی کشید بر سر و بریال ذوالجناح آهسته زیرلب به خودش گفت: کربلاست! ══•ஜ۩🥀۩ஜ•══