🔹 برای خودسازی! 🔻وقتی می‌خواهیم رضایت و شادمانی خود را در برخورد با اتفاقی خوش‌آیند، ابراز کنیم و هم‌زمان می‌خواهیم برجستگی و به روز بودن خود را نیز به رخ مخاطب بکشیم، کمی ابروها را بالا می‌اندازیم و با یک زاویه منحنی به نیمی از چهره مخاطب نگاه می‌کنیم و با آن لحن مخصوص، می‌گوییم اوکی! خوب تا اینجا کلی چاق شدیم که داریم به آن شخصیت ایده‌آلی که همیشه آرزویش را داشتیم، نزدیک می‌شویم و این مایه سرور ما می‌شود! الان مفهوم است که کدام شخصیت را می‌گویم؟! همان که در صنعت شخصیت سازی غرب به خوبی در فیلم‌های سینمایی و فضای سنگین تبلیغاتی، به خورد جهان داده‌اند! حالا اما اگر کمی سر را بالاتر بگیریم و به شخصیت‌هایی که سالها برای ساختنش تلاش کرده ایم از زاویه بیرون نگاه کنیم، خواهیم دید چه جانور عجیبی ساختیم که با آنچه باید باشد چه فاصله دارد! این چهره برتر و این شخصیت ایده‌آل آیا می‌تواند کنار یک پیرمرد کشاورز روستایی با دستهای پینه بسته روی خاک بنشیند و دست در گردنش بیندازد و حرفش را بشنود و با او انس بگیرد؟ اگر پیر مرد از دردها و بیماری‌های سطح پایین خود با او صحبت کرد، شان آن پیرمرد در نظرش پایین نمی‌آید؟! اگر او از غذای ساده روستایی که اتفاقا کمی گرد خاکستر هم رویش نشسته و داخل پارچه بسته شده تعارفش کرد، حاضر است جلو چشم همه بنشیند و با او هم غذا شود؟ و آیا این شخصیت تاب و تحمل زندگی چند ماهه در کنار چنین افراد پاک و سالمی را دارد؟ انسان سالم، این زندگی‌ها را بهشت دنیا می‌داند و اگر هم وارد فضاهای دیگر می‌شود از باب تکلیف و تامین نیاز و تکمیل بخشهای مختلف نظام اسلامی است نه بخاطر تقسیم کردن جامعه به پایین و بالا، که پایین یعنی بی هنر و زشت و عقب‌مانده و بالا یعنی هوشمند و پیشرفته و نابغه! خلاصه اینکه امتیاز انسان فقط با یک خط‌کش قابل محاسبه است و آن هم تقواست. یعنی میزان تمایل به خوبی‌ها و کنترل نفس و پرهیز از بدی‌ها! وقتی کسی بالاترین شان خود را بندگی و فقر مطلق تعریف کند، همانجا وارد یک جهان دیگر با هزاران ارزش و هنجار متفاوت شده است، که هم لذتهایش با این عالم فرق دارد و هم عذابش! ماه تغییر ✍ سید حسینی گفتمان انقلاب اسلامی @goftmaneenghelab