🔰 یک خاطره از امر به معروف تاثیر گذار (بخش سوم)
🔸 آقا چشمتون روز بد نبینه شروع کرد به فحاشی و ناسزا گفتن به همسرم، منم طاقت نیاوردم و رفتم جلو بهش گفتم خانم روسریت رو سرت کن اینجا مکان عمومیه، شما هر جا هر کاری رو نمیتونی بکنی!!
که دوباره چند تا فحش آبدار هم نثار من کرد، در همین حین چند نفر اومدن جلو و من رو کشیدن کنار و گفتن آقا شما کار نداشته باش، بیا برو...
هنوز این زن با خانمم گلاویز بود و من برای اثبات حقانیتم و تماس با پلیس لحظه ای به سرم زد که فیلمش رو بگیرم همینکه شروع کردم در چند ثانیه گوشیمو در آوردم و فیلم گرفتم، شروع کرد به فریاد زدن که آی مردم مگر ناموس ندارید داره فیلممو میگیره!!😏
خلاصه مغازه دارهایی که تا الان به رگ غیرتشون بر نخورده بود با این کلمات زن شروع کردن، اومدن جلو یقه منو گرفتن و یکی یکی درگیر شدند...
سایت جامع اخبار و محتوای عفاف و حجاب
http://goharshad1.ir
@goharshad1_ir