«هو» غم سروده ای... گرچه دلخونیم از انبوه این اندوه ها «جاء نصرُ اللهِ و الفتح» است بر لب های ما پیرهن های سفید خویش را بر تن کنید باز دارد میرسد از دورها بانگ عزا پس کفن هاتان کجا هستند یاللمسلمین؟ از کجا با حزن مظلومانه می آید صدا؟ اژدها گشتند یک یک مارها در آستین باز باید حضرت موسی بیندازد عصا گرگ ها این بار یوسف را به موشک میدرند بوی این پیراهن خونین می آید از کجا؟ «وَ مِنَ اللّیلِ فَسَبِّحْهُ وَ اِدْبارَ النُّجوم» ۱ یک به یک کم شد ستاره...میرسد خورشید ما زیر باران ها دعا کردیم و از او گفته ایم میرسد تا آسمان کعبه اندوه دعا آه...دلتنگم... بیا و از «انا المهدی» بگو... پنجره آغوش وا کرده ست، ای بادصبا ! ۱ـ طور/۴۹ @roozikenemidanam