گُلابَتون
🖤... اضطرارِ حالم امونم رو بریده بود؛ جوری که حرفای استاد رو از یه جایی به بعد دیگه نمی‌شنیدم... اجازه گرفتم و زدم بیرون کجا میرفتم؟ چند ساعت دیگه باید شیفت رو شروع می‌کردم ولی حالم شرایط کار رو یاری نمی‌کرد سوار اتوبوس شدم خبرگزاریا و کانالا رو زیر و رو می‌کردم تا یه خبری به گوشم برسه که می‌خوام، تا خبری که دلم رو آروم کنه؛ اما هر چیزی که می‌دیدم بغض گلومو بیشتر می‌کرد ... درست حال دی ماه ۹۸ رو داشتم سال کنکور و امتحانات پایان ترم اما خبر شهادت یه سرداری بدجور درگیرم کرده بود اون موقع ها خیلی از سردارِ شهید نمی‌دونستم؛ فقط به حال دلم که نگاه می‌کردم ناراحت بودم؛ رفته رفته شخصیت شهید رو دریافتم که که بود! چه بود! اما امروز از یک سید زیاد شنیده بودم زیاد می‌گفتند؛ زیاد شخصیتش را زیر سوال می‌بردند؛ و در جواب اینکه اگر با این حرف ها مشکل مردم حل می‌شود بگذار بگویند و بگویند... آقای اخلاق و ادب... چشمم که به گنبد بی بی افتاد بغضم ترکید... هشتمین رئیس جمهور در ولادت هشتمین امام ساعت هشت سه سال پیش ولادت آقا انتخاب مردمی شدی و امروز در روز ولادت به شهادت نائل😭 شهادتت مبارک اولین انتخاب و رای دهه هشتادی ها... الهی شکر که انتخاب درستی کردم امروز روز شیفت خادمیتون بود اما آقا خادمش رو در آغوش کشید آسمانی شدنتون در دستان آقای رئوف مبارک💔 ✍به قلم یک دختر دهه هشتادی 🥀🥀🖤🥀🥀 @golabbaton95
1.1هزار مشاهده