توبه از جرم و خطا ، حالِ سحر می خواهد خلوت نیمه ی شب،اشک بصر می خواهد وادی طور همین هیئت هر هفته ی ماست  دیدنِ نور خدا اهلِ نظر می خواهد سختی گردنه ی عشق زمینت نزند راه پُر پیچ و خمش مرد سفر می خواهد صِرف این سینه زدن ها به مقامی نرسیم  محرم راز شدن،دیده ی تر می خواهد رب سبحان جهتِ بخشش ما اهل بکاء محشر از مادر سادات نظر می خواهد عمل زینب کبری به همه ثابت کرد سر شکستن ز غم دوست،جگر می خواهد سر عباس به نی،نکته ی نغزی دارد غیر خورشید، سماوات قمر می خواهد