مکالمه شنیدنی بین رهبر انقلاب و سید حسن نصرالله: میدونی دیگه همه ی ما میگذریم از ایامی که حاصل سختی ها و مورد تحدی قرار گرفتن ها و خطرات هستند خلاصه که خسته می شویم ما در سال 1997,1998 واقعا در موقعیت های به شدت سختی بودیم در اوضاع داخلی کشور با اسراییل با اطراف و اکناف سختی های مختلف و من جوان بودم یعنی محاسنم هنوز سفید نشده بود ولی باری که بر دوشم بود بیشتر از توانم بود و به ایران آمدم یعنی به ایران می آمدم نزد حضرت آقا من به ایشان گفتم سید جان چه کنم و میدونید دیگه زمانی که انسان به مرحله ای میرسه که حقیقتا خسته میشه و احساس میکنه که مسوولیت های سنگینی داره ترجیح میده که شخص دیگری بیاد مسوولیت رو بپذیرند و او کمک دست باشد و نائب او باشد و لیکن مسوولیت را کسی دیگر به عهده بگیرد آقا به بنده در آن موقع فرمود تو که هنوز جوانی و محاسنت سیاه من از خستگی ها چه بگویم؟ با این محاسن سفیدم ایشان توصیه ای به من کردند: که من آن را ذکر کردم ولی دقیق آن را دوباره ذکر میکنم ایشان گفتند: این طبیعی است که انسان در حرکتش مواجه شود با نامردی ها و سختی ها و خطرات گاهی از سوی دشمن گاهی از سوی دوست و همیشه و همیشه نیرنگ دوستان دردش خیلی بیشتر است از زخمی که دشمن می زند یعنی آدم بیشتر دردش می آید خب و محدودیت هایی هم هست انسان خسته می شود روحش و‌ جانش خسته می شود محتاج می شود به کسی که راه را به او نشان دهد راهنماییش کند به او یاد بدهد گاهی محتاج می شود به کسی که دستش را بگیرد گاهی محتاج می شود به کسی او را آرام کند به او اطمینان ببخشد او را تسکین ببخشد از لحاظ روحی و معنوی احتیاج پیدا میکند به کسی که به او نیرو ببخشد و عزمش را جزم کند خب برای هر آنچه می خواهیم ما خدا را داریم ما محتاج دیگران نمی شویم ما خدا رو داریم والله از مهربانی و لطفش به ما اجازه داد که او را صدا کنیم که مخاطب ما باشد و با ایشان صحبت کنیم در هر زمان و در هر مکان و در هر حال اینها همه سخنان ایشان بود و به دور از همه ی آداب و رسوم برای همین زمانی که احساس خستگی کردی یا هر حس بدی پیدا کردی توصیه میکنم که چنین کنی وارد یک اتاق شو تنها ولو 5 دقیقه، 10 دقیقه, ربع ساعت و با الله صحبت کن و ما اعتقاد به این داریم که قطعا خدا هست که قطعا خدا می شنود که خدا قطعا می بیند که خدا قطعا می داند و قادر است و می تواند و بی نیاز و حکیم یعنی ما هر نیازی داشته باشیم در هر زمینه ای آن را خدا دارد خدا آن را دارد پس با او حرف بزن حتی نیاز نیست که با ادعیه ی نقل شده با او صحبت کنی ادعیه ی پیامبر و ائمه اطهار نه به زبان خودت حرف بزن هر چه در دلت می گذرد بگو با زبان خودت عامیانه به زبان عامیانه ی مردم و خدا می شنود و خدا می بیند و خدا بخشنده است و سخاوتمند و خیلی مهربان اهل عطوفت و اهل جوانمردی و اهل بخشیدن و اهل راه نشان دادن و اهل علم همه‌چیز نزد خداست و اگر این کار کنی خداوند به تو آرامش می دهد طمانینه می دهد نیرو می دهد و دست تو را می گیرد و راه را به تو نشان می دهد و کمکت می کند و تو را مساعدت می کند و این را از تجربه برایت می گویم و این را امتحان کن و خواهیم دید من گفتم ان شاءالله این کار را خواهم کرد آقاجان و از آن زمان به بعد من این کار را انجام می دهم در حد توان و برکت هایی در آن یافتم در این دستورالعمل چون هر زمانی سختی ای برسد زمانی که پناه می بریم به این روش به زودی درها و برکات به روی ما باز می شود مهم (ترین دارایی ) ما در جنگ آموز( 33 روزه میان حزب الله و اسراییل) همین بود من و برادرانم اینگونه بود که یکی از ما خلوت می کرد می نشست و صحبت می کرد و توسل می‌کرد به الله و از الله یاری سر و سامان دادن و تعلیم و هدایت و نصرت و ثبات و نیرو و شجاعت و الی آخر و خداوند کریم است خیلی کریم