گر ز ویرانْ آشیانی یاد می‌شد بد نمی‌شد یا دلِ بی خانمانی شاد می‌شد بد نمی‌شد رفته‌ایم از یاد یاران با گذشت روزگاران گر ز ما وآن روزگاران یاد می‌شد بد نمی‌شد گر به شادی خاطر آزرده‌ی آزاد مردان از غم دنیای دون آزاد می‌شد بد نمی‌شد گنج در ویرانه پنهان داشتن سودی نبخشد گر از آن ویرانه‌ای آباد می‌شد بد نمی‌شد هر کسی را خسرو آسا شور شیرینی‌ست بر سر گر به جانبازی یکی فرهاد می‌شد بد نمی‌شد گَردِ اندوهی که بنشسته‌ست بر آیینهٔ دل از نسیمِ شوق اگر بر باد می‌شد بد نمی‌شد تا که داد خویشتن گیرد ز صیّاد ستمگر صید هم روزی اگر صیّاد می‌شد بد نمی‌شد گونهٔ طفلِ سخن در مکتب اندیشه (مشفق) سرخ اگر از سیلی استاد می‌شد بد نمی‌شد 🌹🌹🌹