وقتی حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام متولد شد، ابوطالب او را بر سینه خود گرفت و دست فاطمه بنت اسد را گرفته به سوى ابطح آمدند و این اشعار را بر زبان آورد:
یا رَبِّ یا ذَاالْغَسَقِ الدُّجِىِّ/وَ الْقَمَرِ الْمبْتَلَجِ الْمضِىِّ/ بَیِّنْ لَنا مِنْ حُکْمِکَ المَقْضیِّ/ ماذا تَرى فى اسْمِ ذَا الصَّبِىِّ
مضمون این اشعار آن است که اى پروردگارى که شب تار و ماه روشن و روشنى دهنده را آفریدهاى! بیان کن از براى ما که این کودک را چه نامی گذاریم؟
بعد از این شعر، ناگهان چیزى مانند ابر از روى زمین پیدا شد و نزدیک ابوطالب آمد، ابوطالب او را گرفت و با على علیهالسلام به سینه خود چسبانید و به خانه برگشت. وقتی صبح شد، دید که لوح سبزى است و در آن نوشته شده است:
خُصِّصْتُما بِالْوَلَدِ الْزَّکِىِّ/ وَالطّاهِرِ الْمُنْتَجَبِ الْرَّضِىِّ/ فَاِسْمُهُ مِنْشامِخ عَلِی/ عَلِىٌّ اشْتُقَ مِنَ الْعَلِىِّ
مضمون شعر این است: شما(ابوطالب و فاطمه علیهماالسلام) اختصاص پیدا کردید به فرزند طاهر، پاکیزه و پسندیده؛ پس نام بزرگ او على علیهالسلام است و این نام از نام على(که نام خدا است) مشتق شده است.
سپـس ابوطالب آن حضرت را على نام گذاشت و آن لوح را در زاویه راست کعبه آویخت و این لوح تا زمان هشام بن عبدالملک بود تا اینکه او آن را از آنجا پایین آورد.
📚مناقب آل ابیطالب/ابن شهر آشوب/ج۲/ص۱۷۵
#یا_علی_مدد
#مولود_کعبه