حال من امشب برای شعر گفتن خوب نیست
تکیه بر دیوار غم دارم چرا محبوب نیست
شانههایش را برای گریه میخواهم کجاست؟
سهم من از چشم گیرایش به جز سرکوب نیست
ماندهام تا در سکوتم عشق را باور کنم!
قسمت دل در رهِ این عشق جز آشوب نیست
من به جرم عاشقی با درد تاوان میدهم
گوشهی این درد هم با دست غم مکتوب نیست
سالها در خود مثالِ چینیای بشکستهام!
در میان این شکستنها کسی محبوب نیست
#الهه_نودهی
💠💠💠💠💠💠