📝 ‏ببخشید عصبانیم و بی ادبی میکنم اما خیلی وقت پیشا یه خانومی توییت کرده بود که وقتی ایران بوده، تو دعوا شوهرش کتکش می‌زده و بعد به دست و پاش میفتاده و خواهش التماس که من عصبی بشم دست خودم نیست و منو ببخش و این خانومه هم دلش می‌سوخته و هر بار می‌بخشیده. بعد اینا مهاجرت می‌کنن کانادا و اونجا دعواشون میشه و شوهره ‏دوباره کتکش می‌زنه و این بار یکی از همسایه ها از صدای داد و بیداد می‌فهمه دعوا شده و زنگ می‌زنه پلیس و پلیس میاد * مرده رو پاره می‌کنه و براش سوسابقه میشه و داستان و ...، و بعد اون دیگه تو هیچ دعوایی خانومه رو کتک نمی‌زنه. ‏خانومه گفته بود من همیشه فکر می‌کردم واقعا‏دست خودش نیست و کنترل خشم نداره، بعد اون اتفاق فهمیدم دست خودشه و فقط چون می‌دونسته من کاری نمی‌تونم بکنم کتکم میزده. و بعد هم ازش جدا شده بود. ‏حالا چی شد یاد این افتادم؟ امروز یه وکیلی رشتو زده بود توصیه‌های جنرال به نومهاجرها، در یکی از فرازها گفته بود اینجا زنتون رو کتک نزنید.‏چون اینجا شهر هرت نیست مثل ایران و * رو پاره می‌کنن. یعنی به عنوان توصیه‌ی مهاجرتی لازم دیده بود اینو بگه. ‏بسوزه بختت زن ایرانی...