📗ژوزه ساراماگو را بیشتر بشناسیم📗:
ژوزه ساراماگو هفتاد و شش ساله، نویسندهی پرتغالى برندهی جایزهی نوبل ادبیات 1998 را نویسندهاى مىدانند که داستانهایش سرشار از رؤیا و طنز تلخ گزنده است. ساراماگو نویسندهاى خود ساخته است که مثل همهی نویسندههاى قَدَر قرن بیستم سالهاى اولیهی شکلگیرى شخصیتش در دست و پنجه نرم کردن با مشکلات سپرى شد.
مشخصهی نثر و سبک نوشتارى او در حداقلِ استفاده از قواعد و علائم نشانهگذارى، بازى با زمان افعال و پشت سر هم عوض شدن فاعل جملههاست.
📗 موضوع رمان 📗
"کوری" یک اثر خاص است؛ یک رمان معترضانه اجتماعی - سیاسی، که آشفتگی اجتماع و انسانهای سردرگم را در دایره افکار خویش و مناسبات اجتماعی تفصیر میکند.
کوری مورد نظر ساراماگو در این کتاب کوری معنوی است. قانونمندی و رفتار عاقلانه خود به نوعی آغاز بینایی است.می توان این نکته را در سخنان شخصیت های داستان مخصوصا در پایان در سخن زن دکتر که می گوید:" چرا ما کور شدیم، نمی دانم، شاید روزی بفهمیم، می خواهی عقیده ی مرا بدانی، بله، بگو، فکر می کنم ما کور شدیم، ما کور هستیم کور اما بینا، کورهایی که می توانند ببینند اما نمی بینند."
" پایان تلخ "
📗مقدمه مترجم📗
«کوری» یک رمان خاص است؛ یک اثر تمثیلی، بیرون از حصار زمان و مکان؛ یک رمان معترضانه اجتماعی_سیاسی، که آشفتگی اجتماع و انسان های سردرگم را در دایره ی افکار خویش و مناسبات اجتماعی به تصویر می کشد. ساراماگو تاکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در «موقعیت» معنا می شود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد. زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است.