اولیاء ، فرزندانشان را با هزار امید و آرزو راهی مدرسه می کنند در این میان معلمانی هستند که وجدان کاری دارند دین و ایمان دارند و واقعاً معلم هستند طوری که در همه شرایط با همه جور شاگرد به خوبی درس میدهد مانند راننده ای که با هر وسیله ای و در هر شرایط متفاوت جاده و هوا به خوبی از عهدۀ رانندگی بر می آید این معلمان که سطوح یادگیری دانش آموزان را متفاوت می بینند که یکی مانند سواره ، درسش خیلی بود است و یکی مانند پیاده که درسش خوب است و یکی درسش ضعیف است مانند آدم لنگ که لنگان لنگان خود را به مقصد میرساند معلم خوب از پیاده و سواره کمک میگیرد تا این هم که لنگان لنگان راه میرود همه با هم به مقصد برسند و از با هم بودن خرسند و خوشحالند دعای خیر اولیاء بدرقه راه این چنین معلمانی است و بر عکس معلمانی هم هستند که فقط انتظار دارند با دانش آموزانی که درسشان خیلی خوب است کار کنند درست مانند راننده ای که جز اتوبان آن هم در هوای مساعد ، توان رانندگی ندارد و گویا فقط دوست دارند دانش آموزی که درسش خیلی خوب هست را همراهی کنند شما به اون وجدانی که دارید آن خدایی که می پرستید دانش آموز ضعیف را رها نکنید آدم که لنگان لنگان راه میرود بخاطر لنگی ، پایش را نشکنید بی تردید آه مظلومی بر زمین نمی خوابد کم کاری و نداشتن توجه لازم از سوی معلم و مدیریت ، حربه ای برای نفهمی و تنبلی دانش آموز قلمداد شده است قانون ، برگۀ امتحانی و ارزشیابیِ نا نوشتۀ دانش آموز است که عنوان تنبلی و ضعیف بودن را در خود ثبت کرده اما تا به حال کسی سوال کرده چرا هیچ چیز ننوشته؟! بلد نبوده یا ترس و استرس و هول از دیدن معلم او را وادار به ترک نوشتن کرده؟! چه شده دانش آموز دل به درس و مدرسه و خواندن و نوشتن نداده هر سازی مدرسه نواخت اولیاء به همان ساز ساختند پس در مدارس چه خبر است؟! تا حالا شده بچه شما ، لب به غذا نزند؟!! مریض که نبود که نتواند غذا بخورد گرسنه بود پس چرا بهترین غذا را هم پیش رویش بگذارید لب به غذا نمی زند؟! بله دلش را شکانده اید پس باید دلش را به دست آورید تا مجدد سر سفره حاضر شده و غذایش را بخورد