۱۷ شهید در یک روز با جابجایی اسراء از الرمادیه به تکریت
علیمردان از آزادگان اردوگاه الرمادیه و تکریت در بیان خاطرهای از دوران اسارت میگوید: یک روز ساعت ۹ صبح اتوبوسهای مخصوص حمل اسراء ( قسمت پشت راننده کاملاً با نرده و شبکههای فلزی محصور، شرایط انتقال هوا هم وجود نداشت و ارتباط با راننده کامل قطع بود) بدون صبحانه اسراء را از ساعت ۹ وارد محوطه اردوگاه کردند .
هوا لحظه به لحظه در حال گرم شدن و گرمای هوای ظهر کم کم به ۵۰ درجه هم میرسید و کسی اجازه جابجایی و حرکت به سمت سایه دیواره های آسایشگاه را هم نداشت و اگر میخواست از جمع جدا شود بعثی به سمت او هجوم آورده و حسابی کتک میزدند.
خود بعثی مکرر به صورت گروهی جابجا میشدند و هر گروه که میآمد به سراغ بچهها رفته و کمترین کار آنها فرمان بشین و پاشو بود که در آن دمای بالا تعدادی از بچهها بر اثر تشنگی و فشار بالای گرما به روی زمین افتادند
و در آخر یک تونل انسانی برای عبور اسراء به سمت اتوبوسها ایجاد و در این راه با طناب و کابل و چوب و باطوم بر بدن اسراء میزدند و بچهها را با دست و پای شکسته و بدن مجروح وارد اتوبوسهایی که زیر گرما به مانند تنور نانوایی شده بود، هدایت و سپس از الرمادیه به سمت تکریت حرکت دادند.
بعد از چهار ساعت به اردوگاه تکریت رسیدیم و به محض باز کردن درب اتوبوس تمام بچهها را که بی هوش و نیمه جان بودند را با کتک پیاده و به سمت آسایشگاه پرت میکردند و
شب که آمار گرفتیم در همان یک روز ۱۷ نفر از بچهها به شهادت رسیدند.
کانال خبری گلستان شهدا👇
https://eitaa.com/joinchat/2860187648C196c18fab1