کرشمه‌ی غیبت از قادر طهماسبی (فرید) پدید نیست شب انتظار را پایان چنان که گریه‌ی بی‌اختیار را پایان کجاست رسم عیادت که سخت بیمارم؟ ز درد سوختم ای انتظار را پایان... تو آفتابی و دنیا نشسته در ظلمات بتاب ای شب ِ گیسوی یار را پایان مگر کرشمه‌ی غیبت در انتظار تو نیست؟ چرا نمی‌دهی این انحصار را پایان؟ قرار وعده‌ی‌ دیدار را تو پایانی پل امید شکست، ای قرار را پایان ستاره مُرد و تهی شد ز گریه، کیسه‌ی اشک تو چلچراغی و شبهای تار را پایان ترینه، طهماسبی، ص ۱۰۶ و ۱۰۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303