💫یادی از سردار شهید عبدالقادر سلیمانی 💫 🌷فرمانده قرارگاه فجر، شهید مجید بقایی، براي بازدید از تیپ امام سجاد(ع) آمده بود. یکی یکی بچه ها را معرفی می کردم. رسیدم به دو مجاهد عراقی که کارهای شنود را انجام می دادند. نوبت به معرفی عبدالقادر شد. عبدالقادر چهره اي سبزه و گوشت آلود داشت. قبل از اینکه عبدالقادر را معرفی کنم، برادر بقایی پیش قدم شد و گفت: حتماً ایشان هم از برادران مجاهد عراقی است! شیطنتم گل کرد. گفتم: بله، بله، ایشان عبدالقادر عبدالسلمان هستن، از نیروهاي زبده عراقی که به ماپیوسته. آقای بقایی خواست خودش بگوید. عبدالقادرصدایی صاف کرد، با تن صدایی ضخیم و ته لهجه ای عربی گفت: انی عبدالقادر عبدالسلمان، من الجیش الباسداران الخسروشیرین. انی رفت از آنجا، اعزام شد به اینجا. شت گول شمااااا...احاااااان... انی رایت و گربتی... بر لب دیگ اشکنه......ثم اخذت و دمبه هو... قال و لم کو میشکنه... ناگهان، بمب خنده منفجر شد. برادر بقایی که دوزاري اش افتاد سر کار رفته، همراه با بچه ها شروع کرد به خندیدن. می گفت مدتها بود انقدر نخندیده بودم. چند روز بعد شهید شد.. 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید