⭐️یادی از سردار شهید هاشم اعتمادی⭐️ ⭐️اهل کوه و شکار بودم. آن بار هاشم هم با من به کوه آمده بود. یک بز کوهی دیدم،‌به آن شلیک کردم. به زمین افتاد. با هاشم کنارش رفتیم. زنده بود. استخوان پایش شکسته بود. خواستم ذبحش کنم،‌هاشم نگذاشت. گفت: این بز را به من ببخش. او را با خودمان به خانه بردیم. نگهداری و مراقبت های هاشم از آن حیوان مجروح کم کم اثر کرد، زخم و شکستگی اش بهبود پیدا کرد و سلامتش را به دست آورد. بز وحشی،‌ اهلی هاشم شده بود،‌ هر کجا می رفت، ‌بز قدم به قدم همراهش می رفت... 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید