وفات حضرت ام کلثوم تسلیت باد
زینب ثانی حیدر ، زاده ی خیرالنساست
گوهر بحر ولایت، نور چشم مرتضاست
وارث اوصاف کوثر هست از سر تا به پا
مثل زینب بی گمان آیینه ی زهرانماست
ترببت شد در حریم وحی و دامان بتول
هیبتش آیینه دار عصمت آل عباست
بود تقدیرش پر از داغ دل و خون جگر
اسوه ی صبر و صلابت یادگار کربلاست
وارث خون و قیام وخطبه خوان کوفه بود
ام کلثوم علی ، خود شاهدی درد آشناست
صحنه صحنه درک کرده زخم های بی شمار
سینه اش زخمی ظلم و داغدار لاله هاست
دیده در یک روز ، هفتاد ودو داغ جانگداز
صبر آن اُم المصیبت جلوه ی صبر خداست
در اسارت همقدم بوده است با خورشید عشق
می شنیده صوت قرآن از سری کز تن جداست
دست بسته ، خیزاران دیده است در دست یزید
دیده خورشیدی که خون آلوده در طشت طلاست
آه ، در کُنج خرابه با سه ساله نیمه شب
دیده دلتنگی یاسی را که مجروح از جفاست
آخر ماه جمادی پر کشید از این قفس
آن همایی که دلش آزرده از رنج و بلاست
سوز نی دارد حکایت از مصیبت های او
سینه ی سرخ "شقایق "داغدار نینواست
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
۱۴۰۱/۱۱/۲
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#