ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا «خـــتم رســل مــحمد عمرش بـه سر رسیده» «اشک ازدو چشم زهرا بــر بــسترش چـکیده» ࿐✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ ابر غم و مصیبت، بر آسمان کشیده زیرا رسول اکرم، عمرش به سر رسیده در بسترخموشی رنگ از رخش پریده زهرا کنار بستر اشکش روان ز دیده «ختم رسل محمد عمرش به سر رسیده اشک از دو چشم زهرا بر بسترش چکیده» ࿐❁❈❁࿐ هم اشکها روان شد هم چهرها بر افروخت هم جامه ها سیه شد هم جسم و جان ما سوخت زهرا به ناله آمد درس محبت آموخت در ناله هر شبانگاه تا بر دمد سپیده «ختم رسل محمد عمرش به سر رسیده اشک از دو چشم زهرا بر بسترش چکیده» ࿐❁❈❁࿐ شد عالمی سیه پوش اکنون برای خاتم در قلب و جان زهرا شد رنج وغم فراوان نی زن نوای غم زن هم زیر و بم منظم با ناله زن که خاتم، در بستر آرمیده «ختم رسل محمدعمرش به سررسیده اشک ازدوچشم زهرا بر بسترش چکیده» ࿐❁❈❁࿐ عظمی مصیبتی چون بانوی بانوان دید در وادی مدینه طرح و بساط غم چید از دست خود چنان داد صبر و شکیب و امید کاین گونه بی شکیبی دنیا به خود ندیده «ختم رسل محمد عمرش به سر رسیده اشک از دو چشم زهرا بر بسترش چکیده» ࿐❁❈❁࿐ ای امت محمد ای طالبان رحمت باید که ناله سر داد با او در این مصیبت ای اشک تا قیامت ریز از دو چشم امت زیرا که شعر جاری پیغمبرت شنیده «ختم رسل محمدعمرش به سررسیده اشک از دو چشم زهرا بر بسترش چکیده» ࿐❁❈❁࿐ شاعر: ابراهیم الهیاری(اشک فسایی) 1400/7/11 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ «نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ