________ قراره بیقرار تو باشم دارم میام که یار تو باشم تو که همش کنار من بودی منم باید کنار تو باشم بمیرم ای عمو چه بی حالی تو رو خدا بزن پر و بالی نفس بکش یه کم عموجونم چه روضه ای شده چه گودالی چه ماجرا تو قتلگا بوده پر از غباره یا پر از دوده با این همه غمی که می بینم حسن شدن یه کم برام زوده ### شبیه قاسم و علی اکبر دل منم برات شده پرپر درسته سن من کمه اما منم یه جورایی مث اصغر فدات میشم خودم نباش مضطر خودم سپر میشم برات آخر به یاد دست مادرت اینجا جدا میشه یه دستم از پیکر این نانجیب واسه چی خندیده نگاش به سمت خیمه چرخیده کنار پیکر تو فهمیدم بابام تو کوچه ها چیا دیده ### توو قتلگاه شده چه غوغایی دل منو غم تو آزرده یکی با نیزه اومده سمتت یه پیرمرد عصاش و آورده غریب و بی کسی توو این گودال چه فکرایی که دشمنت داره یکی نگاشه سمت انگشتر یکی نگا به پیرهنت داره غم منو نخور عموجونم دلم برا غم تو میسوزه که حرمله جلو چشات با تیر تنم رو به تن تو می دوزه شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 🆔@goosheye_oshagh