🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 قسمت سی و هشتم سید حسین خیلی ساده، روان و با محبت برای سامیار توضیح میداد: - صفوان مردی بود که - به اصطلاح امروز یا - یک بنگاه کرایه وسائل حمل و نقل داشت که در آن زمان بیشتر شتر بود و به قدری باکلاس، متشخص و وسایلش زیاد بود یعنی شتراش با کیفیت، سرحال، قوی و قبراق بودند که گاهی دستگاه خالفت هارون الرشید، از شترهای او برای حمل و نقل بارها استفاده میکرد. یه روز هارون برای سفر مکه، لوازم حمل و نقل او را خواست. قرار دادی هم با او بست برای کرایه لوازم. صفوان بعد از مدتی یه روز که در حضور امام کاظم علیه السلام بود، حضرت از او سوال کردند: -صفوان چرا شترهایت را به این مرد ظالم ستمگر (هارون الرشید ) کرایه دادی؟ آخه صفوان شیعه و از یاران امام بود صفوان جواب داد: من که به او کرایه دادم، برای سفر معصیت نبود. چون سفر، سفر حج و سفر طاعت بود کرایه دادم و الا کرایه نمیدادم. حضرت فرمودند: پولت را گرفتی یا نه؟ گفت: نه، هنوز نگرفتم. حضرت فرمودند: به دل خودت یک مراجعه ای بکن، الان که شترهات را به او کرایه دادی، آیا ته دلت دوست داری که لااقل هارون این قدر زنده بمونه که برگرده و کرایه تو را بده؟ صفوان گفت: بله، منتظرم برگرده تا پول من را بدهد. حضرت فرمودند: تو همین مقدار که راضی به بقای ظالم هستی، گناه است. هارون یک وقت خبردار شد که صفوان تمام کاروان و وسایلش را یکجا فروخته است. دستور داد او را بیاورید . او را حاضر کردن. هارون پرسید : قضیه فروختن کاروانت چیه؟ گفت من پیر شدم، دیگر این کار از من ساخته نیست، فکر کردم اگر کار هم بخواهم بکنم کار ساده ای باشد. هارون گفت: راستش را بگو، چرا فروختی؟ گفت: راستش همین است. گفت: نه، من می دانم قضیه چیست. موسی بن جعفر (علیه اسلام) به تو گفته شترهات را به من کرایه نده و به تو گفته این کار، خلاف شرعه. انکار هم نکن، به خدا قسم اگر نبود آن سوابق زیادی که ما از سالیان دراز با خاندان تو داریم دستور میدادم همین جا اعدامت کنند. سیدحسین با شور و حرارت توضیح میداد: -این موضوعِ کمک به ظالم خیلی مهمه دوستان. شما به همین میزان که دوست دارید از این نرم افزارها استفاده کنید و دوست دارید که این نرم افزارها همچنان پایدار باشند و بساط شون پهن باشه، به همین میزان دارید کار خلاف شرع انجام میدید ادامه دارد ...🌱 🌹 🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹