دعای ادبی: یا‌رب به پادشاه رسل ماه هاشمی یارب به رهنمای سبل شاه لافتی یار‌ب به زهد سلمان آن پیر پارسی یارب به صدق بوذر آن میر پارسا یارب به اشک دیدۀ‌ گریان فاطمه یارب بسوز سینۀ بریان مجتبی یارب به اشک چشم اسیران ماریه‌ یارب به خون حلق شهیدان‌ کربلا یارب به آفتاب امامت علی‌ که هست مفتاح آفرینش‌ و مصباح اهتدا یارب به نور بینش‌ باقر که پرتوی‌ست از علم او ظهور کرامات اولیا یارب به فَرّ مذهب جعفر که جلوه‌ای‌ست از صدق او شهود مقامات اوصیا یارب به جاه موسی‌ کاظم‌که بوقبیس با علم او به پویه سبق برده از صبا یارب به پادشاه خراسان‌ کش آسمان هر دم‌ کند سجود که روحی لک الفدا یارب به جود عام محمد که‌ کرده‌اند تعویذ جان ز حرز جواد وی انبیا یا‌رب به مهر برج نقاوت نقی‌ که یافت هجده هزار عالم ازو نزهت و نوا یارب به نور دعوت حُسن حَسَن‌ که هست هستی او حقیقت جام جهان‌نما یارب به نور حجت قائم‌ که تا قیام قائم به اوست قائمۀ عرش‌ کبریا فضلی‌ که از شداید برزخ شوم خلاص رحمی‌ که از مهالک دوزخ شوم رها برهانم از و‌ساوس این نفس دون‌پرست دریابم از کشاکش این طبع خودستا چندم به‌ کارگاه طلب نفس‌ در تعب چندم به بارگاه فنا روح در عَنا مگذار بیژنم را در قعر تیره چه مپسند‌‌ بهمنم را در کام اژدها ادعوک راجیاً و انادیک فاستجب یا من یُجیبُ دَعوة َداعٍ اِذا دَعا فاستغفِری لذنبکَ یا نفس وَاهتدی بالله اِن ربکَ یهدی لِمَن یَشا ————————————— بیژن به معنی: شجاع بهمن به معنی: بِه منش و نیک اندیش ___________ منبع: بخشی از قصیده میرزاحبیب قاآنی