😔روضه ای که موردقبول واقع نشد😳
💠مرحوم سید علی اکبر کوثری _روضه خوان حضرت امام (ره)_ نقل میکند بعد از اتمام جلسه روضه، یکی از دختر بچه ها گفت برای ماهم روضه میخونی؟😳
گفتم: دخترم روز عاشوراست هر چه اصرار کردتوجهی نکردم با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!😔
روی خاکها نشستم. روضه خوندم. یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری😳
در یکی از استکانهای پلاستیکی چای ریخت، با اکراه استکان رو آوردم بالا و ریختم روی زمین
اومدم منزل خوابم برد. حضرت زهرا در عالم رویا بالای سرم آمدند. ناگهان به من فرمودند آقا سید علی اکبر...😭
ادامه داستان😔👇
https://eitaa.com/joinchat/4217700402C961ea98555