جوانی خوشگل و خوشتیپ، و زنی قصد داشت که او مرتکب گناه شود! جوانی خوشگل و خوشتیپ و زیبا بود از بس که خوشتیپ و زیبا بود بهش می گفتن «جمال» وقتی او در حال رفتن به خانه بود، زنی قصد داشت به او نزدیک شود. جمال به او توجهی نکرد. آن زن نقشه ریخت، رفت و یک زنی اجیر کرد و به او پول داد تا جمال را به نحوی به داخل خانه بکشاند. او را به بهانه ای به داخل خانه کشید. وقتی جمال به خانه رفت زن در را بست،😳 اون زن با هزار و یک قلم آرایش💄 روبروی او ظاهر شد. آن زن گفت: یا گناه، یا می روم و در بازار آبروی تو را می برم؟ جمال پیشنهاد او را قبول کرد و رفت خودش را آماده کند. وقتی برگشت زن او را دید ناگهان😱😱 ادامه ماجرای جذاب اینجا شده👇 http://eitaa.com/joinchat/630849539C3403cf3433