🔻گریه های فتحعلی شاه برای ولیعهدش عباس میرزا ✍ فتحعلی شاه با شنیدن خبر درگذشت ولیعهد به هیچ قسم جزع و گریه نمی‌کرد و به رسم همیشه فرمایشاتش را بلند می گفت تا آنجا که میرزاحسن حکیم باشی به ندیم شاه گفته بود که فتحعلی شاه بردباری می‌کند و می‌ترسم بغض گلویش را گرفته، دق کند. حتماً برو به اتاق و مطلبی عرض کن که شاه به گریه بیفتد. به همین دلیل ندیم وارد اتاقش می شود و می گوید: در ماتم فرزند دیگرتان حق داشتی که هیچ گریه نکردی، چون مثل عباس میرز داشتی. اما حالا چرا آسوده نشسته‌ای؟ . . . 🔸 یک سماور بسیار بزرگی در میان خلوت کریمخانی بود ... شاه در کمال آرامی فرمودند: آخوند، گریه پدر برای پسر مذموم است اما اگر یک مخبر صادقی خبر می‌داد که، اگر من در میان این سماور بنشینم و این آب به قدری بجوشد که تمام بدنم تحلیل رود ... عباس میرزا از دار بقا به دار دنیا مراجعت خواهد کرد، به سر مبارک شاه شهید به اشد رضا تن به قضا در می‌دادم 🔸در ادامه عضدالدوله می نویسد: بعد از این فرمایشات تشریف بردند به نمازخانه، مشغول نماز شدند. حاجیه استاد که نمازخانه، جانماز، قران و دعا در دست ایشان بود روایت کرده که وقتی رفتم جانماز را برچینم دیدم مهرنماز از گریه شاهنشاه مثل این است که در آب افتاده باشد 📚منبع : تاریخ عضدی . . گزیده ی خبرها در همه پیامرسانها👇 @gozideyekhabarha https://eitaa.com/gozideyekhabarha