✅ ما هم تو جوونی کارهای یواشکی انجام می دادیم.
تو مترو تجریش شهرری ، ی جوون بهم گفت حاجی مثل اینکه اهل جبهه و جنگ بودی ، آیا جوونای زمان شما هم کارهای یواشکی داشتند؟
گفتم اوه ، تا دلت بخواد.
گفت میشه یواشکی بهم بگی؟
بهش گفتم : جوونای ما یواشکی برای جبهه ثبت نام می کردن ، دست توی شناسنامه هاشون می بردن،و بدون خداحافظی جبهه میرفتن
یواشکی آموزش دیده و ندیده، اعزام می شدن ،باتفنگهایی که طولشون به اندازه قدشون بود جنگیدن ، زخمی شدن ، بستری شدن ، یواشکی از بیمارستان فرار می کردن و دوباره برمی گشتن جبهه .
یواشکی نماز شب میخوندن که مزاحم کسی نباشن وی وقت ریا هم نشه ، وصیت نامه می نوشتن، جای دیگران نگهبانی می دادن ، ظرف های بقیه رو می شستن ،یواشکی کفشها رو واکس می زدن ،یواشکی آخرشب توالت ها را تمیز می کردن کس نبینه ، دعا می کردن، ازخوف خدا گریه می کردن، دلتنگ دوستان شهیدشون و پدر مادراشون هم می شدن ، گاهی هم می خندیدند.
توی نامه ها خدا حافظی می کردن ، حلالیت می طلبیدن ، بعضیها شون چند بار جبهه رفتند ، مسئولیت گرفتن، مسئولیت را پس دادن، خوابیدن ، بیدار ماندند ، تشنگی کشیدند ، گرسنگی کشیدند، بجای دیگری اسیر شدن و حتی به جای دیگران شهید شدند ، مفقودالاثر یا جانباز شدند ، به میدون مین زدند ، موج انفجارگرفتن موجی شدن، یدفعه نمی فهمیدن خانواده رو کتک می زدن ، هنوزم خانماشون میگن دوباره موجی شدی ، بچه هارو نزن ، فقط منو بزن ، بعد که حالشون جا میاد ، گریه می کنن و دلشون به حال فرزنداشون می سوزه، دخترش میگه بابا وقتی تو اون حالت مارو می زنی ، ما هم ثواب جبهه را می بریم؟
بعضی وقت ها تو کوچه و خیابون مسخره شون می کنند .
حقوق براشون معنی نداشت ، میگفتن چه معنی داره که داری به دینت خدمت می کنی و در قبالش حقوق بخوای؟ ......
و یواشکی بعد از جنگ هم سکوت کردن ، البته اسم بعضی از رفقا روهم روی بعضی خیابون ها و کوچه ها گذاشتند.
و البته ی زمانهایی هم با جنگ و دعوایی که در شورای شهرها بود ، آنجا گفته می شد چقدر شهید شهید می کنین....
خلاصه گاهی به حاشیه رانده شدیم ، نادیده گرفته شدیم ، انگ خوردیم ، دروغ شنیدیم ، شعار شنیدم ، جفا دیدیم ، زخم زبان خوردیم ، ی روزهم از جبهه که برگشتیم ، مثل پل های عملیات خیبر دیگه به درد نمی خوردیم، اگه می رفتیم نماز جمعه ، بهمون گفتن جلمبر ، میدونی جلمبر یعنی چی؟ یعنی ژولیده ، ژنده پوش ، عقب مونده ، کهنه پوش فتنه های دنیا طلبی رو تو دهه ۷۰ و ۸۰ و ۹۰ دیدیم ، توی شهرها با منافقین ، سلطنت طلب ها ، بریده ها ، و با سربازای دشمن و جمع یواشکی کارا که دیگه علنی کار می کردند ، جنگیدیم. دوباره تو میدون اومدیم ، رفتیم و......
برای ثبت نام بچه هامون تو مدرسه نگفتیم رزمنده ایم ، دخترامون می گفتن بابا میشه اصلأ نیای در مدرسه دنبالم ؟ اصلأ نیای بهتره!
یواشکی مردیم و یواشکی هم دفن شدیم. اصلأ نسل ما نسل طلایی یواشکی ها بود.
ازش پرسیدم حالا اگر می شه توهم یواشکی هاتو بگو!
دیدم سرشو انداخت پایین و داره گریه می کنه.🌹😭
لطفا برای دوستان بی ادعا و همچنین در حق آقامون سید علی دعا کنید، وظهور مولامون رو با دل شکسته از خدا بخواین و از مردم مظلوم لبنان وغزه هم یاد کنید.😭😭
آره ما هم تو جوونیمون کارهای یواشکی انجام می دادیم.
نشر حداکثری
@grohejahadi