💠 درّ و یاقوت قرآنی 9️⃣1⃣ 📖جزء 19: «قالَ كَلاَّ إِنَّ مَعي‏ رَبِّي» (شعراء، آیات 61 به بعد) 🌺 آنگاه که هیچ امیدی نباشد...! 🔹بالاخره موعدش فرا رسید و فرمان خروج و نجات بنی اسرائیل صادر شد و می بایست سحرگاهان با رعایت همۀ اصول امنیتی، شهر را ترک کرده و به سوی سرزمین موعود حرکت کنند؛ کار به خوبی پیش می رفت تا این که به رود عظیم نیل رسیدند بدون این که پل یا وسیلۀ نجاتی دیده شود! در فکر چاره بودندکه به ناگاه خبری چنان وحشت و هراس را سبب شد که گویا قلبهایشان نزدیک بود از جا کنده شود و نفسهایشان در سینه حبس شود! 🚩 سپاه فرعون.... 🔺این جا بود که با نهایت یأس و ناامیدی «ياران موسى گفتند: ما در چنگال فرعونيان گرفتار شديم!» 🔹ولی امام و منجیشان بدون کمترین هراسی با کمال اطمینان «گفت: چنين نيست! يقيناً پروردگارم با من است.» آخر چگونه؟خدای تو می خواهد چه کند؟ سپاه قدرتمند فرعون...... 🟡 «و بدنبال آن به موسى وحى كرديم: «عصايت را به دريا بزن!» (عصايش را به دريا زد،) و دريا از هم شكافته شد.» و این چنین امداد و نصرت الهی شامل حالشان شد؛ با خروج آخرین آن ها از دریا، آخرین نفر از فرعونیان وارد شد و آبها از دو طرف جمع و همه غرق شدند و «حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ...» 📌در شرائطی که هیچ امیدی برای نجات نباشد بالاترین امید را به وعدۀ الهی داشته باشیم. ⚠️ 💎 ۱۹