🔰 وضعیت شناسی جامعه اسلامی در بحرانها؛ ۱ 🔸نمی خواهم وارد بحث با وضعیت انقلاب اسلامی شوم چون مقدمه مفصلی دارد که فعلا اقتضاء طرح آن وجود ندارد اما همین میزان عرض کنم که حقیر معتقدم سالهاست که ما حتی از وضعیت گذشته ایم، حتی گمان بنده بر این است وضعیت جمهوری اسلامی وضعیت هجری است. حالا دوستانی که مشتاق هستند حتما بروند و مطالعه کنند که سال پنجم و ششم چه رخ داد و مهمتر اینکه سال هشتم چه شد.😊 🔹اما مایل هستم چند خطی درباره سخت ترین جنگ و رویاروی مسلمانان با جبهه طاغوت عرض کنم، شاید هم به همین دلیل بود که چند روز پیش توصیه کردم این سوره را با دقت مطالعه کنیم. 🔸بی شک یکی از سخت ترین و دشوارترین حوادث صدر اسلام است. مسلمانان در این جنگ شاهد عظیم ترین سپاهی بودند که تا آن روز به چشم خود دیده بودند که از تمامی جریانهای مخالف و معارض آن زمان برعلیه اسلام و جامعه اسلامی متحد شده بودند. (از قریش تا سایر اعراب مانند غطفان، سلیم و...) همچنین و نقض پیمان توسط بنی قریظه، اضافه کنید به این شرایط دهشتناک وسوسه و کارشکنی های منافقان را که بشدت مسلمانان را تحت شدیدترین شرایط قرار داده بود. 🔹اگر بخواهیم به بپردازیم و شرایط آنان را تبیین کنیم اینگونه باید ترسیم کرد. 🔸زمانی را که جبهه متحد و از طرف بالا و پایین شهر به مسلمانان هجوم بردند و مدینه را محاصره کردند مسلمانها با اینکه منتظر آنها بودند و خود را آماده مبارزه با آنها کرده بودند اما بعد از دیدن عِده و عُده دشمن از شدّت وحشت چشمهایشان همانند محتضر، خیره و ثابت شده بود و قلبهایشان به حلقشان رسیده بود و اینجا بود که از حجم ترس به مبانی و آرمانهایشان که بخاطر آن سالیان متمادی مبارزه کرده بودند به شک افتادند. خداوند می فرماید آنجا بود که مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختی خوردند. «إِذْ جاؤُکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا؛ هُنالِکَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَديداً» ۱٠ احزاب 🔹جبهه ، و تمام ظرفیت خود را به کار گرفته بودند تا تمام اسلام و را نابود کنند، لذا با همه توان خود به مقابله آمدند. این رویارویی باعث شد برخی از مسلمانان که ایمان در عمق باورشان رسوخ نکرده بود همچنین و نسبت به این حادثه واکنش نشان دادند و ترس خود را به جامعه انتقال دادند و شروع به کردن و کردن جبهه مسلمانان کرده و آنها را تشویق به و خالی کردن میدان کردند و اینگونه القاء می کردند که مقاومت در مقابل این دشمن تا دندان مسلح و قدرتمند حماقت است و ثمره ای ندارد و چاره ای جز تسلیم شدن نداریم و متاسفانه عده ای از مسلمانان که ایمانشان آن استحکام و استقرار لازم را نداشت نسبت به وعده نصرت خداوند دچار شک شدند و بدنبال راه فرار افتادند و با دروغ شروع به برای فرار از میدان مقاومت شدند و گفتند «وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَريقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُريدُونَ إِلاَّ فِراراً» ۱۳احزاب 🔸حجم ترس و ناامیدی که این افراد در جامعه تزریق کردند به حدی بود که برخی قبل از شروع جنگ، خود را شکست خورده و بازنده این نزاع می دانستند و از ایمان خود پشیمان شده بودند لذا خداوند می فرمایند اگر دشمن از خندق عبور می کرد و وارد مدینه می شد آنها دست از ایمانشان برمی داشتند و بدون درنگ به شرک و جاهلیت بازمی گشتند. در حالیکه سابقا خود را متعهد به نظام اسلامی نشان داده بودند و تعهد داده بودند که بر آن عهد بمانند «وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلاَّ يَسيراً وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ ۚ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا» ۱۴ و ۱۵ احزاب ⬇️ ادامه دارد⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2129985567C4b22f9eb1d