🌷داستان بسیار جذاب رمیله🌷 «رميله» يكى از اصحاب خاص امير المؤمنين عليه السّلام بود، از او روايت شده كه گفت: در زمان امير المؤمنين عليه السّلام سخت بيمار شدم، كم‏ كم حالم بهبود يافت و روز جمعه‏ اى احساس كردم،كمى سبك شده‏ ام با خود گفتم: بهترين كار اين است كه امروز غسل كنم و به مسجد بروم و پشت سر امام عليه السّلام نماز بخوانم، و اين كار را كردم. وقتى كه امام عليه السّلام در مسجد جامع كوفه، بر فراز منبر نشست، همان بيمارى به من عود كرد، پس از اينكه امام عليه السّلام از مسجد بيرون رفت، پشت سرش راه افتادم، نگاهى به من كرد، و فرمود: تو را افسرده میبينم؟ گویا كه بيمارى؟ و با خود گفتى: كارى بهتر از اين نيست كه غسلى كنى و براى نماز جمعه در مسجد حاضر شوى و با ما نماز بخوانى؟ و كمى احساس سبكى كردى و وقتى كه نماز خواندى و من به منبر رفتم، بيماريت عود كرد!. 👌👌 «رميله» گويد: به امام عليه السّلام عرض كردم، به خدا سوگند، از داستان من يك حرف كم و زياد نكردى؟! فرمود: اى رميله هيچ مؤمنى بيمار نمیشود، مگر اين كه ما هم به خاطر او بيمار میشويم و اندوهى به او نمی رسد، جز اين كه ما هم اندوهگين میشويم و هيچ دعايى نمیكند، مگر اين كه برايش آمين میگوييم و هر گاه ساكت باشد، ما برايش دعا میكنيم. يَا رُمَيْلَةُ لیس مِنْ مُؤْمِنٍ وَ لَا مُؤْمِنَةٍ يَمْرَضُ مَرَضاً إِلَّا مَرِضْنَا لِمَرَضِهِ وَ لَا يَحْزَنُ حَزَناً إِلَّا حَزَنَّا لِحُزْنِهِ وَ لَا دَعَا إِلَّا أَمَّنَّا عَلَى دُعَائِهِ وَ لَا يَسْكُتُ إِلَّا دَعَوْنَا لَه رميله گويد: عرض كردم، اين مسأله نسبت به كسانى است كه در اين شهر با شما ساكن هستند، ولى كسانى كه در اطراف جاهاى دور، سكونت دارند، چطور؟ ✅✅فرمود: اى رميله هيچ مؤمنى در شرق و غرب عالم از نظر ما پنهان نيست، مگر اين كه او با ماست و ما با اوييم!. قَالَ : يَا رُمَيْلَةُ لَيْسَ يَغِيبُ عَنَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا مُؤْمِنَةٌ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا إِلَّا وَ هُوَ مَعَنَا وَ نَحْنُ مَعَهُ كَذَا. ارشاد القلوب-ترجمه سلگى، ج‏2، ص: 142 طبق این روایت هر وقت ما(اگر مومن باشیم) ناراحت بشویم امام زمان علیه السلام هم ناراحت می شوند. بخاطر دل امام زمان خود دغدغه ها و ناراحتی هامون برای امور باارزش باشه. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🍃اللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ الْفَرَج •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔 @ha_jabbari 🆔 @QadirTaZohor