پشت پرده سرمایه‌داری فاجعه محور 🔸در پی تعمیق بحران در کشورهای آسیایی موسوم به "ببرهای آسیا" پس از سیاست‌های تعدیل صندوق بین المللی پول در دهه ۹۰ میلادی، ظرف دو سال چهره بیشتر کشورهای آسیا کاملا تغییر کرد. جای صدها نام تجاری داخلی را نام غول‌های چندملیتی گرفته بود. 🔸روزنامه نیویورک تایمز آن اوضاع را "بزرگترین حراجی جهان به علت تعطیلی کسب و کار" و مجله بیزینس ویک "بُنجل بازار خرید بنگاه‌ها" نامیدند. در واقع آن اوضاع و احوال پشت‌پرده‌ای از "سرمایه‌داریِ فاجعه محور" بود. 🔸حضور آنها برای ایجاد بنگاه و رقابت در آسیا نبود بلکه برای این حضور داشتند که کل دم و دستگاه کسب و کار را از آنِ خود کنند: نیروی کار، مجموعه مشتریان و ارزشِ نام‌های تجاری که حاصلِ ده‌ها سال تلاشِ شرکت‌های داخلی کشورها بود. آن‌ها بنگاه‌ها را غالبا تکه‌تکه، کوچک‌تر یا کاملا تعطیل می‌کردند که رقابت را برای صادرات خود به آسیا حذف کنند. 🔸 مثلا سامسونگ، غول صنعت کره، خرد و تکه‌تکه فروخته شد: شرکت سوئدی خودروسازیِ وُلوُ بخش سنگین آن را، یک شرکت دیگر داروسازیِ آن را و جنرال الکتریک بخش روشنایی آن را در اختیار گرفتند. چند سال بعد، بخش خودروسازی دِوو که زمانی برای خود قدرتی بود و بنگاه دوو شش میلیارد دلار بر آن ارزش گذاشته بود، فقط به مبلغ چهارصد میلیون دلار به جنرال موتورز فروخته شد. سرقتی در قد و قواره شوک‌درمانی روسیه. اما این بار بر خلاف آنچه در روسیه اتفاق افتاد، موسسات داخلی را چند‌ملیتی‌ها تصاحب کردند. 🔸کوکاکولا شرکت نوشابه سازی کره را به نیم میلیارد دلار خرید. نیسان یکی از بزرگترین شرکت‌های خودروسازی اندونزی را خرید. جنرال الکتریک سهام کارخانه یخچال‌سازی ال‌جی کره را تملیک کرد و شرکت بریتانیایی پاورژن، یک شرکت بزرگ برق و گاز کره به نام ال‌جی انرژی را به چنگ آورد. شاهزاده سعودی، اولید بن طلال با هواپیمای بوئینگ کرم‌رنک ۷۲۷ خود سراسر آسیا را برای بُز خری در‌می‌نوردید از جمله برای خرید سهام دوو ۱۲۳ @haad1442